الفقرة الثالثة :
شرح مقدمه قیصرى بر فصوص الحکم (حسن زاده آملی):
فأوّل ظهورها1 فی صورة العقل الأوّل، الذی هو صورة إجمالیّة للمرتبة العمائیّة، المشار إلیها فی الحدیث الصحیح عند سؤال الأعرابیّ: أین کان ربّنا قبل أن یخلق الخلق. قال علیه السّلام: «کان فی عماء، ما فوقه هواء2 و لا تحته هواء»3 لذلک4 قال علیه السّلام:
«أوّل ما خلق اللّه نوری»5 و أراد العقل6، کما أیّده بقوله: «أوّل ما خلق اللّه العقل»7.
ثمّ فی صورة باقی العقول و النفوس الناطقة الفلکیّة و غیرها، و فی صورة الطبیعة و الهیولى الکلّیة8، و الصورة الجسمیّة البسیطة و المرکّبة بأجمعها9.
1 - الحقیقة
شرح فصوص الحکم داود القیصری - تصحیح آیة الله حسن حسن زاده آملی - جلد اول - ص142.
فاول ظهورها فی صورة العقل الاول، الذى هو صورة اجمالیة للمرتبة العمائیة، المشار الیها فی الحدیث الصحیح1 عند سؤال الاعرابى: «این کان ربنا قبل ان یخلق الخلق» قال علیه السلام: «کان فی عماء، ما فوقه هواء و لا تحته هواء». لذلک قال علیه السلام: «اول ما خلق اللّه نورى» و اراد العقل کما ایده بقوله: «اول ما خلق اللّه العقل»، ثمّ فی صورة باقى العقول و النفوس الناطقة الفلکیة و غیرها، و فی صورة الطبیعة و الهیولى الکلیة و الصورة الجسمیة البسیطة و المرکبة باجمعها.
تصور این مطلب که چگونه مىشود یک حقیقت، ظهور در مراتب مختلف و متباین پیدا نماید، و در حقایق متعدد تجلى نماید؛ منوط بفهمیدن وحدت حقیقت اطلاقى وجود و وحدت حقیقى مظهر تام حقیقت وجود است. کسانى که قائل به اصالت ماهیت در مقام جعل و تحققند و یا اینکه وجودات را حقایق متباینه مىدانند و از وحدت شخصى وجود غفلت دارند، در فهم این مسئله و سایر مسائل دقیق و عمیق عرفانى در وادى حیرت قدم مىزنند. لذا جمیع متکلمان و جلّ حکماى اسلامى از درک این قبیل از مسائل عاجزند. انکار مسئله وحدت وجود، و مظهریت انسان نسبت بجمیع اسماء حسنى، و کثیرى از مسائل مهم عرفانى، ناشى از عدم غور در معارف الهى و انس با مسائل جدلى کلامى و فلسفى محض عارى از چاشنى عرفان و ذوق است.
1 - سائل این حدیث، عقیل بن رزین است، که ما در فصول قبلى آن را بیان نمودیم.
شرح مقدمه فصوص الحکم داود القیصری - سید جلال الدین آشتیانی - ص652