عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

تمهید القواعد - مقدمه آشتیانی - ص۱۰-۱۱:

و اما الرسالة التی صنّفها مولاى و جدِّى- أبو حامد، محمد الأصفهانی- المشتهر ب: ترکه «قدس سرُّه»، فانَّه مع جعلها مشتملة على البراهین القاطعة، و الحجج الساطعة على اصل المسألة، وفق ما ذهب إلیه المحققون، قد بالغ فی دفع تلک الشبهات بلطائف بیانه، و بذل الجهد فی اماطة تلک الأذیات بمکابس تبیانه، بحیث لا یبقى لمن له ادنى دربة فی العقلیّات شائبة خدشة فیما هو الحق من تلک الیقینیّات، لکن لبعد غوره فی الحکمیّات و علوِّ طوره فی (تقریر- خ) البرهانیّات، قد قصرت فهوم اکثر المستفیدین عن مرامى مقاصده المنیعة، و عجزت مدارک سائر المسترشدین عن مبانى فوائده الرفیعة، فحاولت حین مذاکراتى مع بعض المشارکین فی التحصیل من خُلَّص الاخوان، ان اکشف قناع الإیجاز عن وجوه مخدَّرات تلک العبارة بأوضح بیان، تعمیماً لفوائدها المنیفة، و تتمیماً لعوائدها الشریفة، مشیراً إلى معظم اصول الکشف و امَّهات قواعدهم مؤمیاً إلى معاقد تلک المباحث و کلّیات مقاصدهم، حافظاً للألفاظ المتداولة بینهم و عباراتهم، مراعیاً للمناسبات المعتبرة بین مصطلحاتهم و مستعاراتهم، حذراً من ان یفهم خلاف المراد، فیفضى إلى الخبط فی البحث و الفساد. و قد سمّى بعد فراغه ب: کتاب التمهید، فی شرح رسالة قواعد التوحید.

على انّنى فی فترة شاغلة عن طریق المباحثة، و اشتغال صارف (صارفة- خ) عن المطالعة و القیل و القال، فالمرجوّ من العاثر على ما یرى من السهو، ان یسبل علیه ذیل العفو، عصمنا اللَّه و ایّاکم- عن طریق الغرور و الأباطیل و هدانا و إیاکم- سواء السبیل، و سقانا من المشرب الخاصِّ المحمدی، علیه و على آله من الصلاة أفضلها و اتمّها، و من التحیّات أشملها و أعمّها ما یروى الغلیل.

ثمَّ انه لما کان سوق الکلام فی هذه الرسالة انَّما هو على مساق اهل الاستدلال، ناسب ان نصدِّر الکلام بمقدمة مبنیَّة لتصور- لتصویر- ما فیه على سبیل الإجمال، ممیِّزة بین ما یختصُّ بهذا العلم من الموضوع و المبادی و المسائل، تأسِّیاً بهم، و جریاً على عادتهم، فی تقدیم هذا المقال. و بعد ذلک نشرع فی تحریر مقاصد الرسالة و تبیین فوائدها انشاء اللَّه وحده العزیز.


تحریر تمهید القواعد - آیت الله عبدالله جوادی آملی - ص۸۹-۹۱:

وأمّا الرسالة التی صنّفها مولای وجدّی أبوحامد، محمّد الإصفهانی المشتهر ب: تُرْکه (قدس‌سره)، فإنّه مع جعلها مشتملة علی البراهین القاطعة، والحجج الساطعة علی أصل المسألة، وفق ما ذهب إلیه المحققون، قد بالغ فی دفع تلک الشبهات بلطائف بیانه، وبذل الجهد فی إماطة تلک الاذیات بمکابس[جمع مکبس، اسم آلت است برای ابزار عصّاری.] تبیانه، بحیث لایبقی لمن له أدنی دُربة فی العقلیّات شائبة خدشة فیما هو الحقّ من تلک الیقینیّات، لکن لبعد غوره فی الحکمیّات وعلوّ طوره فی (تقریر خ) البرهانیّات، قد قصرتْ فهوم أکثر المستفیدین عن مرامی مقاصده المنیعة، وعجزت مدارک سائر المسترشدین عن مبانی فوائده الرفیعة، فحاولت حین مذاکراتی مع بعض المشارکین فی التحصیل من خلّص الإخوان، أنْ أکشف قناع الإیجاز عن وجوه مخدّرات تلک العبارة بأوضح بیان، تعمیماً لفوائدها المنیفة، وتتمیماً لعوائدها الشریفة، مشیراً إلی معظم أصول أهل الکشف وأُمّهات قواعدهم، مؤمیاً إلی معاقد تلک المباحث وکلیّات مقاصدهم، حافظاً للألفاظ المتداولة بینهم وعباراتهم، مراعیاً للمناسبات المعتبرة بین مصطلحاتهم ومستعاراتهم، حذراً من أن یُفهم خلاف المراد، فیفضی إلی الخبط فی البحث والفساد، وقد سمّی بعد فراغه ب «کتاب التمهید فی شرح رسالة قواعد التوحید». علی أنّنی فی فترة شاغلة عن طریق المباحثة واشتغال صارف (صارفة خ) عن المطالعة والقیل والقال.

فالمرجوّ من العاثر علی ما یری من السهو، أنْ یسبل علیه ذیل العفو، عصمنا الله وإیّاکم عن طریق الغرور والأباطیل، وهدانا وإیّاکم سواء السبیل، وسقانا من المشرب الخاص المحمّدی، علیه وعلی آله من الصلاة أفضلها وأتمّها، ومن التحیّات أشملها وأعمّها ما یروی الغلیل.

ثمَّ إنّه لمّا کان سوق الکلام فی هذه الرسالة إنّما هو علی مساق أهل الاستدلال، ناسب أنْ نصدّر الکلام بمقدمةٍ مُبَیّنةٍ لتصور ما فیه علی سبیل الإجمال، ممیّزة بین ما یختصّ بهذا العلم من الموضوع والمبادی ء والمسائل، تأسّیاً بهم، وجریاً علی عادتهم فی تقدیم هذا المقال، وبعد ذلک نشرع فی تحریر مقاصد الرسالة وتبیین فوائدها إن شاء الله وحده العزیز.

اما آنچه مربوط به این رساله است این است که، هم اصل مسئله توحید را مطابق مذهب محققان از عرفا تبیین کرده است و هم شبهات متأخران از مشّائین را پاسخ داده است. مصنّف در این رساله با دست افزار عصّاری خود آنچه را که در راه معارف، چون خار راه به ایذا و آزار راهروان می پردازد، اماطه و ازاله کرده است، به گونه ای که بر هیچ عاقلی شائبه خدشه در یقینیّات از امور توحیدی باقی نمی ماند؛ لکن چون مصنّف مسائل حکمی را که دارای براهین قوی است با مقدمات مطویّه به صورت متنی و فشرده بیان کرده است، لذا شارح درصدد توضیح آن برآمده و کوشیده است تا با استنباط اصول مطویه مباحث و مقاصد کتاب، فوایدِ عالی و شریف آن را آشکار سازد و در این راه الفاظ و استعارات اهل اصطلاح را مراعات کرده است تا در تفهیم مراد، راه فساد را منسدّ گرداند و شرح مزبور «کتاب تمهید در شرح رساله قواعد توحید» نامیده شده است، با اینکه مدّتی از راه بحث و استدلال به دور و از گفت وگوهای رایج بین اهل نظر مصروف مانده بود.

به آن امید که اگر کسی بر سهو و خطایی اطلاع یافت، دامن عفو بر آن بپوشاند. خداوند همگان را از راه نیرنگ حفظ کند و به راه درست رهنمون شود و ما را از مشرب خاص محمّدی که بر آن حضرت و آل او بهترین و جامع ترین رحمت و شامل ترین درود باد، سیراب فرماید، زیرا تا رحمت حقّ بر این مجاری فیض نبارد، بر دیگران نخواهد رسید، باشد که در پرتو ریزش این رحمت، غلیل و تشنه کام چنان سیراب شود که تشنگی ای پس از آن نباشد.

اکنون قبل از شروع به شرح اصل کتاب ابتدا به بیان برخی اشارات پرداخته و سپس به رسم اهل استدلال مقدمتاً به برخی از رئوس ثمانیه پرداخته می شود.