دوره نخست، دارای ویژگی هایی است که مهم ترین آن به لحاظ موضوع این نوشتار، بروز و ظهور آموزه های عرفان نظری به صورت پراکنده در میان سخنان مشایخ و آثار پدید آمده در این دوره است. به بیان دیگر، خطوط عمده و مباحث کلان عرفان نظری در این دوره به طور اجمالی پدیدار گشت و بسترها و بن مایه های تبلور جدّی علم عرفان نظری در دوره های بعدی را فراهم ساخت.
توضیح بیش تر آن که ، پس از پیدایش عرفان به عنوان یک تبار و جریان فرهنگی و اجتماعی با گذشت زمان، به تدریج حجم قابل توجهی از اقوال و سخنان و افعال مشایخ چند دهه نخست پدید آمد. درعین حال چهره غالب دوره نخست، صبغه سلوکی آن است. در این دوره، با خیل گسترده ای از مشایخ عرفانی با صبغه هایی از زهد، عبادت، ریاضت، محبت و عشق، تهذیب نفس و ... مواجه هستیم تا آن جا که می توان چند سده نخست این دوره – به ویژه تا سال 350 ق – را عصر طلایی عرفان عملی نامید. در این دوره، بسیاری از منازل و مقامات سلوکی شناخته شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و کتاب های با ارزشی در زمینه عرفان عملی و ترتیب مقامات؛ مانند: صد میدان، و منازل السائرین خواجه عبدالله انصاری (م 481 ق) پدید آمد.
در این میان، برخی از مشایخ چند سده اول، جنبه و چهره معرفتی بیش تری داشته و یا معارف نظری افزون تری از آنها به جای مانده بود؛ مانند: ابراهیم ادهم (م 161 تا 166 ق) ، ابوسعید خرّاز (م 279 ق)، جنید بغدادی (م 297 ق)، حسین بن منصور حلاج (م 306 یا 309 ق)، حکیم ترمذی ( م ابتدای قرن چهارم)، ابن عطاء آدمی (م 309 یا 311 ق)، شبلی (م 334 ق)، نفّری (م 354)، ابوطالب مکّی (م 383 یا 386 ق)، ابو العبّاس قصّاب آملی (م حدود 242 ق)، و ... تجارب گسترده عرفانی و سخنان معرفتی این گروه از اهل معرفت – که بخش مهمی از آن، تعابیری برآمده از شهودات یا تفسیر و تأویل و تطبیق متون دینی بود – به طور پراکنده در فضای عرفانی رواج یافته و بین مشایخ و شاگردان و در افواه اهل معرفت ردّ و بدل می گشت.
در قرن چهارم و پنجم، عده ای کوشیدند تا این سرمایه غنی و گسترده را گزارش و در حدّ امکان آن را با همه جوانبش – خواه عرفان عملی یا نظری، خواه تراجم و کلمات مشایخ، و ... – ثبت و ضبط نمایند. بدین ترتیب، کتاب های گرانقدری پدید آمدند که غالب آنها جنبه دایرة المعارفی داشتند. در این کتاب ها، مسائلی چون گزارش زندگی و احوال عارفان پیشین و نقل اقوال و آرای آن ها، مقامات و کرامات مشایخ بزرگ، ذکر مقامات و منازل، نکته های عملی یا نظری، عقاید عرفا در زمینه های مختلف، بیان و شرح اصطلاحات، مسائل متفرّقه، و ... درج شده است. هر چند در این کتاب ها، صبغه عرفانی عملی غالب است، لکن در لابه لای مباحث آن ها، مسائل و مباحث عرفان نظری نیز درج شده است. مهم ترین این کتاب ها، عبارتند از:
- اللمع تألیف ابو نصر سرّاج طوسی (م 378 ق)؛
- التعرّف لمذهب اهل التصوّف نوشته محمد کلاباذی (م 380 ق)؛
- آثار ابو عبد الرحمن سلمی (م 412 ق) که از بزرگ ترین گزارشگران احوال عارفان پیش از خود است؛ مانند: طبقات الصوفیه، درجات المعاملات، حقایق التفسیر، جوامع آداب الصوفیه، عیوب النفس و مداومتها، آداب الصحبه و حسن العشره، مناهج العارفین، نسیم الأرواح، الفتوّه، ملامتیه و الصوفیه و أهل التفتوّه، مسأله صفات الذاکرین و المتفکرین، المقدّمه فی التصوّف و حقیقته، کتاب الأربعین فی التصوّف، غلطات الصوفیه؛
- حلیه الأولیاء و طبقات الأصفیاء ، نوشته ابو نعیم احمد بن عبدالله اصبهانی (م 430 ق) که در آن به بیان احوال و اقوال حدود 700 تن از عارفان و زاهدان پرداخته و کتابی ارزشمند در این زمینه است؛
- رساله قشیریه نوشته ابوالقاسم قشیری (م 465 ق)؛
- کشف المحجوب تألیف علی هجویری (م 470 ق)؛
- عوارف المعارف نوشته شهاب الدین ابوحفص سهروردی (م 632 ق).
دراین آثار، برخی از آموزه های عرفان نظری به صورت موجز و پراکنده در لابه لای مباحث دیگر به چشم می خورد. از سویی، بعضی از آثار که در زمینه عرفان عملی نگاشته شده اند نیز شامل پاره ای از آموزه های معرفتی و معارف نظری توحیدی به صورت کم رنگ بودند؛ مانند:
- قوت القلوب فی معامله المحبوب نوشته ابو طالب مکّی (م 387 ق)؛
- منازل السائرین اثر خواجه عبدالله انصاری (م 481 ق)؛
- مشرب الأرواح تألیف روزبهان بقلی شیرازی (م 606 ق).
حاصل آن که ، بررسی متون و شواهد تاریخی گزارشگر از دوره نخست، به خوبی نشان می دهد که معارف عرفان نظری، به طور اجمالی در دوره نخست پدید آمده اند، ولی هیچ کس نتوانست این معارف وسیع و عمیق را در قالب یک دستگاه نظام مند هستی شناختی و بر محور وحدت وجود بگنجاند و به آن ها ساختاری منسجم و سازوار بخشد. در اواخر این دوره، آثاری با صبغه عرفان نظری بیش تری پدید آمدند؛ مانند : مشکاه الأنوار نگاشته ابو حامد غزالی (م 505 ق)، و زبده الحقایق، و تمهیدات نوشته عین القضاه همدانی (م 525 ق). البته، این آثار از نظر گستردگی و نیز عمق، هیچ گاه قابل مقایسه با آنچه ابن عربی در این عرصه ارائه نمود نمی باشند، ولی به طور روشنی نشانگر وجود رگه های قوی از عرفان نظری در دوره نخست هستند.
نتیجه آن که، بررسی این محورها ونظایر آنها نشان می دهد که تقریبا یک دوره اجمالی مباحث عرفان نظری در دوره نخست شکل گرفته است که در حدّ خود بی نظیر می باشد و حتّی اگر مباحث بعدی و آثار ابن عربی نیز نبود، همین مقدار برای رقابت با بسیاری از اندیشه های عارفان سنّت های دیگر کفایت می کند. از همین رو، این دوره را دوره جوانه ها می نامیم.
منابع :
- یزدان پناه - سید یدالله، فروغ معرفت، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، صص 52 تا 63