انسجام و اقتدار معرفتی مکتب ابن عربی و مافهیم و اندیشه های نویی که ارائه نمود، کلیدهای معرفتی بسیار کارآمد و مؤثری برای فهم بسیاری از معارف دین به طور هستی شناسانه را فراهم آورد، و جهشی بی سابقه در فهم متون دینی در عرصه معارف را پدید آورد. پیش از این، عارفان تفسیرها و شرح های درخشانی از متون دینی در باب احکام و سلوک عرضه نموده بودند، لکن در زمینه معارف مطرح در متون دینی، همچنان نیازمند غور و بررسی بیش تر بودند. هر چند آنچه اهل معرفت پیش از این در باب معارف دینی بیان و شرح نموده بودند در حدّ خود چشم گیر بود، ولی با پدید آیی مکتب ابن عربی در دوره دوم عرفان نظری این امر به اوج خود رسید و کمتر آیه یا روایت معرفتی بود که در این مکتب، شرح نشده باشد. اهل معرفت با تجهیز به ابزارهایی که مکتب ابن عربی در اختیار آن ها می نهاد، توانستند به فهم عمیق، پیشرفته و گسترده معارف دین پرداخته و بسیاری از مسائلی را – که قابل حل به نظر نمی رسیدند یا جزء متشابهات شمرده می شدند – به گونه ای بسیار عالی حلّ و فصل کرده و تحلیل های فنّی هستی شناسانه از آن ارائه نمایند؛ مانند: وجود بی نهایت حق تعالی و احاطه وجودی و علمی او، علم پیشین الهی، قضا و قدر ربوبی و اختیار، مسأله غامض و پیچیده بداء، لوح محو و اثبات، اسماء حسنی و صفات حق تعالی، اسم اعظم، مباحث تاریخی که در باب تشبیه و تنزیه در فلسفه و کلام رواج داشت، عرض و کرسی، مراتب و ویژگی های انبیای الهی و رمز جان هر پیامبر علیهم السلام خلافت و امام و ولایت، معاد، و ... .
از این پس، عالمان عرفان نظری، غالباً آثاری در تفسیر توحیدی قرآن یا شرح معارف در حدیث داشتند. بخش بسیار زیادی از فتوحات و فصوص الحکم و شروح آن، اَکنده از معارف دینی و گزاره ها و تحلیل های هستی شناختی فراوان ناظر به متون دینی می باشند. تفسیر إعجاز البیان و شرح حدیث قونوی، تأویلات القرآن کاشانی، تفسیر المحیط الأعظم سید حید آملی، و ... از دیگر آثاری هستند که چنین رویکردی دارند. علامه محمد تقی مجلسی، در این زمینه می گوید:
اگر فاضلی مطالعه کتب ایشان کند، به واسط تحصیل زیادتی کمال یا به واسطه ارتباط به کلام ائمه هدی و استنباط حقایق و معارف از کلام ایشان بد نخواهد بود، چه بسیاری از احادیث مشکله مثل حدیث اسماء و غیر آن از کلام محیی الدین حل می شود و در رساله إنشاء الدوائر بر وجه اتمّ مشروح شده ... .) اصول فصول التوضیح، ص 65 - 66
نتیجه این که بعد از ابن عربی، فهم معارف و متون دینی در حد بسیار بالایی رشد کرد؛ خود کتاب فصوص و فتوحات در واقع در باب فهم متون دینی است. شرح الحدیث قونوی و اعجاز البیان او، تأویلات کاشانی، تفسیر محیط اعظم سید حیدر آملی و ... همه و همه در باب فهم غنیتر متون دینی است. در واقع با آموزههای مکتب ابن عربی به خزائن قرآن دست یافتند و آن را عمیقتر تفسیر کردند و معارف آنقدر عمیق میشود که با ذهن عادی فهمیدنش دشوار میشود.)
منابع :
- یزدان پناه-سید یدالله، سیری در تاریخ عرفان اسلامی، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)
- یزدان پناه - سید یدالله، فروغ معرفت، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، صص 94 تا 96