گفته شد در دوره سوم عرفان نظری، میزان گرایش عالمان دینی به عرفان و نیز میزان توجه آن ها به متون دینی و به ویژه روایت اهل بیت علیهم السلام بسیار افزایش یافت. این امر، سبب پیدایش اندیشه خاص "عدم جدایی قرآن و عرفان و برهان" گشت؛ چرا که از سویی، همه آموزه های دینی در عین این که بستری عقلانی دارند، از سبغه عرفانی نیز برخوردار می باشند. به سبب همین همگرایی عقل و شهود در بستر معرفت اسلامی، پرداختن بیش تر به آموزه های دینی در عرصه حکمت و عرفان، سبب تقارب بیش تر آن ها با یکدیگر و با متون دینی خواهد شد. این نزدیکی، منشأ و ریشه ای برای پررنگ تر شدن اندیشه عدم جدایی قرآن و برهان و عرفان از همدیگر گشت.
منابع :
- یزدان پناه - سید یدالله، فروغ معرفت، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، ص 189