فنا و بقا نیز یکی از مسائل مهم عرفان نظری است که مباحث مرتبط با آن از همان دوره نخست پدید آمده بود. ابو سعید خرّاز (م 279 ق) از نخستین مشایخی است که با همین الفاظ به این مسأله پرداخت. (ر.ک: کشف المحجوب، ص 180 و 311 - 317)"خواجه محمد پارسا" (م 822) نیز در همین زمینه می گوید:
و اول کسی که عبارت از حال فنا و بقا به این دو لفظ کرد و طریقت خود را در این دو عبارت مندرج گردانید، لسان التصوّف شیخ ابو سعید احمد بن عیسی الخراز بود قدّس الله روحه که از کبار ائمه و اجله مشایخ اهل تصوف است.( قدسیه، ص 63)
حکیم ترمذی ( اوائل قرن چهارم) ، هجویری ( م 470ق) و ... در این باره سخن گفته است. (ر.ک: ختم الأولیاء ، ص 478، کشف المحجوب، ص 273 – 2766)
روشن است که راهیابی به مقام فناء و بقاء بعد از فناء ، در حقیقت، راهیابی به صقع ربوبی و دستیابی به حقایق و معارف توحیدی است و بیان مشاهدات در این مقامات، در واقع، بیان توحید صفاتی و ذاتی مورد بحث در عرفان نظری می باشد.
منابع :
- یزدان پناه - سید یدالله، فروغ معرفت، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، ص 62