عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

فلسفه صدرا زبان غنی دارد، زبان غنی در حل و فصل مسائل کمک زیادی می‌کند. به عنوان مثال، صدرا وجود رابط و رابطه را مطرح کرده و با لفظ رابط ذهن را برای فهم مطالب آماده می‌کند؛ یا بحث کلی سعی یا بسیط الحقیقه کل الاشیاء یا اشتراک خارجی وجود یا اضافه اشراقیه را مطرح می‌کند و با هر یک بسیاری از مفاهیم غامض را قابل هضم می‌کند. 

فلسفه صدرا با زبان غنی و اصطلاحات دقیقی که به عرصه علمی ارائه نمود، ظرفیت های خاصّی برای حلّ و فصل مسائل مورد نظر در عرفان نظری فراهم آورد. صدرا با وضع اصطلاحات جدید و اشباع معانی نو در اصطلاحات پیشین فلسفه، با افزودن به غنای آن واژگان، راه را برای بیان معارف توحیدی با این زبان هموارتر کرد. نقش اصطلاح در تطوّر یک علم را نباید اندک پنداشت. هر اصطلاح فنّی در یک علم، اگر دقیق و حساب شده انتخاب شده باشد، انباشتی از گزاره ها و تحلیل ها و اندیشه های متراکم را در دل خود نهفته دارد که گاه بیان تفصیلی هر یک از آن ها نیز مجال واسعی را می طلبد. 

برخی عارفان دوره دوم عرفان نظری چون صائن‌الدین ترکه در بحث تمایز احاطی با زحمات بسیار، اصطلاحاتی را از دل ادبیات فلسفی مشّایی برای بیان معارف عرفانی افراز کردند، ولی به خاطر فقر زبان فلسفی مشّاء مجال چندانی واسعی برای بیان مفاهیم و اندیشه های موردنظر خویش در اختیار نداشتند. مثلا در تمهید القواعد در بحث تمایز احاطی از کل و جزء و کلی و جزئی که در مکتب مشاء مطرح بود استفاده می‌کند ولی بین آن دو خیلی فاصله است و نمی‌تواند این مسأله را به خوبی تبیین کند.

با ظهور صدرا، واژگان و اصطلاحات غنی مکتب فلسفی وی تا حدّ زیادی، ابزارهای لازم برای شرح و بسط اندیشه های عرفان نظری را فراهم آورد.

منابع :

  •  یزدان پناه سید یدالله، فروغ معرفت، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، صص 173 و 174
  •  یزدان پناه سید یدالله، سیری در تاریخ عرفان اسلامی، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)