عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عارفان، همواره بر لزوم پیمودن راه دشوار سلوک با مدد و راهنمایی استادی شایسته اصرار ورزیده‌اند، و بی‌توجّهی به این نکته را سبب بروز آفات و پیامدهای وخیمی برای سالک می‌دانند.

قطع این مرحله بی همرهی خضر مکن

ظلمات است بترس از خطر گمراهی (دیوان حافظ، غزل شماره ۴۸۸)

راهنمایی رهرو درباره ویژگی های سلوکی هر مرحله، ارائه دستور العمل های سلوکی متناسب با حال و استعداد و ایستار سلوکی او، مراقبت از حالات سلوکی، رفع امراض معنوی، تشخیص القائات شیطانی یا مراحل متوسط از شهودات رحمانی و مراحل نهایی، دستگیری و مدد روحی، دعای خیر، و ... از ثمرات در محضر استاد سلوک بودن است. از استاد سلوک، بدان جهت به میزان خاص یاد می‌شود که او فقط به افرادی که تحت تربیت او هستند، اختصاص دارد. قیصری در این زمینه می‌نویسد:

و منها: ما هو خاصٌّ و هو ما یتعلّق بحال کلّ منها الفائض علیه من الاسم الحاکم و الصفة الغالبة علیه؛ (شرح فصوص الحکم، مقدمه قیصری، ص ۱۰۱) و از آن ها ، میزانی است که خاص است، و آن چیزی است که به حال هر یک از سالکان – که از اسم حاکم و صفت چیره بر او، آن حال بر او افاضه می شود – اختصاص دارد.

البته باید توجه داشت که آنچه استاد سلوک به شاگرد ارائه می‌دهد نیز باید مطابق با شریعت باشد، و در نهایت، این میزان به میزان نخست باز می‌گردد.

منابع :

  • یزدان پناه - سید یدالله، فروغ معرفت، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، ج ۱ صص ۳۹ تا ۴۰