عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

مثال دیگری که عرفا در این مقام به کار برده‌اند، نسبت مواد غذایی با بدن است. بدن دائماً در حال مصرف شدن است، و اگرچه نسبت‌های مصرف متفاوت است اما همة قسمت‌های بدن در حال مصرف‌ شدن هستند که در طب قدیم از آن با واژة «تحلیل» یاد می‌شود.

این مصرف شدن با داده‌های طب امروزین، راحت‌تر فهمیده می‌شود زیرا در آموزه‌های پزشکی امروز تمام سلول‌های بدن در حال تغییر کردن و عوض شدن هستند.

در این میان غذا چه نقشی دارد. البته باید دانست که غذا در معنای دقیق خود، اعم از هوا و آب و مواد جامد خوردنی است که پس از گذراندن مراحلی از هضم، از غذای عرفی بدرآمده و تبدیل به غذای حقیقی و مصرفی بدن می‌شوند که از آن در طب قدیم به واژة «کیموس» یاد شده است. این غذای کاملاً آماده برای مصرف سلول‌های بدن، همانند مادة سوختنی است که در چراغ نفتی و یا برقی عمل می‌کند و به تمام اعضا و قسمت‌های مختلف بدن می‌رسند و دم به دم جای اجزای تحلیل رفته قرار می‌گیرند و «بدل ما یتحلل» می‌شوند. بنابراین در یک نگاه دقیق کل هیکل انسان در دو آن یکسان نیست و دم‌به‌دم در حال تحول و دگرگونی است و بدن‌های جدید پشت به پشت هم می‌آیند و می‌روند. هیکل عالم نیز این گونه است، آن به آن تحلیل می‌رود و مصرف می‌شود و بدل او جایگزین می‌گردد.

محقق فناری در این زمینه می‌گوید:

... مثل رجوع الوجود کل آنٍ الی اصله لکونه عرضاً علی الحقیقة وقیام بدل مثله مکانه فی الخلق الجدید المشار الیه فی قوله تعالی «بل هم فی لبس من خلق جدید»، نحو رجوع الغذاء والدهن بالتحلیل من البدن والسراج الی ما بدامنه من الارکان وقیام بدل ما یتحلل مکانه بتقدیر العزیز العلیم.

(فناری،  مصباح الانس، ص ۱۷۰)

منابع :
  • امینی نژاد – علی، حکمت عرفانی، صص  515 تا 517