عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

بعد از بررسی این چند مثال درباره ارتباط و همبستگی اصولی بین تشیع و تصوف اکنون باید دید که چگونه رابطه بین این دو در تاریخ اسلام به ظهور پیوسته است. 

در دوران حیات ائمه اطهار (علیهم السلام) از امام اول تا هشتم، ارتباط بین تشیع و تصوف بسیار نزدیک بود. نوشته‌های امامان شیعه، حاوی گنجینه‌های گرانبهایی از عرفان اسلامی است. کتاب نهج البلاغه حضرت علی (علیه السلام) که بیش از هر کتاب دیگری مورد غفلت اسلام شناسان عصر حاضر قرار گرفته است، کتاب زیبای صحیفه سجادیه‌ی امام چهارم حضرت زین العابدین (علیه السلام) که «زبور آل محمد» نام گرفته است و کتاب اصول الکافی کلینی که شامل اقوال و کلمات قصور ائمه معصومین (علیهم السلام) است، شرح و تفسیر کاملی از عرفان اسلامی را دربر دارد، و در حقیقت پایه و اساس بسیاری از شروح و تفاسیر عرفانی در دوره‌های بعد بوده است.

اگر چه همان طور که ماسینیون نشان داده است اصطلاحات و واژه‌های عرفانی آنها از هر حیث، مانند آثار اولیه صوفیه یکسان نیست ولی تعالیم و تعابیر و تأویلات باطنی که در آنها وجود دارد، اساساً همان است که در رسائل قدیم صوفیه یافت می‌شود. در زمان حیات امامان شیعه تماس بسیار نزدیکی بین ایشان و برخی از اکابر مشایخ صوفیه دوران اول وجود داشت. حسن بصری و اویس قرنی از مریدان حضرت علی (علیه السلام) بودند. ابراهیم ادهم، بشر حافی و بایزید بسطامی با حلقه معنوی حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) اتصال داشتند و معروف کرخی از اصحاب نزدیک حضرت امام رضا (ع) بود. بعلاوه صوفیان اولیه قبل از اینکه «صوفی» نام گیرند به «زهاد» مشهور بودند و بسیاری از آنها با امامان شیعه ارتباط داشتند و در زندگی زاهدانه خویش از ایشان پیروی می‌کردند. در کوفه کسانی مثل کمیل، میثم تمار، رشید هجری که همه آنها از صوفیان و زهاد صدر اول بوده‌اند، از ملازمان و متابعان ائمه معصومین (علیهم السلام) به شمار می‌رفتند. قبل از ایشان «اصحاب صفه» مانند سلمان، ابوذر و عمار یاسر نیز در زمره اقطاب اولیه تصوف و هم از اولین اعضای جامعه شیعه بوده‌اند. فقط بعد از امام هشتم علی بن موسی الرضا (علیه السلام) بود که ائمه شیعه، ارتباط خود را با صوفیه علناً آشکار نکردند، ولی آن طور که بعضی از خرده گیران ظاهربین شیعه ادعا کرده‌اند، این ائمه مخالف تصوف و عرفان نبوده‌اند، بلکه به علت شرایط خاصی که در آن زمان حکمفرما بود، در این مورد سکوت اختیار کردند. بنابراین حضرت امام رضا (علیه السلام) ظاهرا آخرین حلقه آشکار و صریح بین تصوف و ائمه شیعه بوده است و در حقیقت تا به امروز هم به عنوان «امام ارشاد» معروف است.

منابع :

  • سیدحسین نصر، حمید دَباشی و سیدولی رضا نصر،

    فصل نهم کتاب «تشیع: آموزه‌ها، اندیشه، معنویت»

    (Shi’ism: Doctrines, Thought, and Spirituality)

    ترجمه محمد سوری، چاپ نخست، انتشارات دانشگاه ایالتی نیویورک،

    ۱۹۸۸میلادی. ص ۴۰۱ به بعد