عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

از آنچه تاکنون گفته شد، به خصوص آنچه در مبحث «شریعت و طریقت و حقیقت» گفته آمد و معلوم شد عرفا خود را متکفل تبیین دو بخش برین دین یعنی طریقت و حقیقت آن می‌دانند، تأثیر شگرف عرفان اسلامی بر دین روشن خواهد شد، از همین روی در یک نگاه گذرا به آثار عرفای اسلامی، آثار فراوانی در ارتباط با شریعت و توضیح و تبیین ابعاد معنوی و باطنی آن دیده می‌شود و بلکه بخش معظم از همه آثار عرفا را همین نوع مباحث تشکیل می‌دهد.

و از این رهگذر آثار برجسته و شاهکارهای بدیعی به عالَم دینی عرضه نمودند، که مجموعه آنها را می‌توان در سه دسته خلاصه کرد:

۱. عرفا با الهام از شریعت و بزرگان دین، به تبیین بطون آیات قرآن پرداختند که نتیجه آن، مجموعه‌هایی با عنوان تفاسیر باطنی و انفسی قرآن یا تأویلات قرآن می‌باشد و ره‌آورد تأویل قرآن آن است که آیات قرآن منحصر در معانی سطحی و ظاهری آن نیست، بلکه هر آیه دارای بطن و بطونی است. (بنگرید به: قیصری، رسالة التوحید و النبوة و الولایة، ص ۲۲)

۲. دسته دیگر از آثار عرفا در بعد دینی، تبیین معانی باطنی روایات است، همچون شرح الحدیث قونوی، عرایس الحدیث روزبهان بقلی و هزاران تحلیل و تفسیر انفسی روایات که در همه آثار عرفا و به‌ویژه ابن عربی به طور پراکنده یافت می‌شود. (عارفان مسلمان از تفسیرهای باطنی آیات و روایات به «مستنبطات» یاد می‌کنند. ر.ک: ابونصر سرّاج، اللمع، ص ۱۰۰ ـ ۱۱۳)

۳. دسته سوم آثاری است که اسرار باطن مسائل و احکام حوزه شریعت دین همچون نماز و روزه و حج و... را ارائه می‌دهد زیرا از منظر اهل معرفت، این گونه از اعمال دینی، علاوه بر سطح عمومی و ظاهری آن، دارای حقایق باطنی و اسرار ملکوتی فراوانی هستند. (بنگرید به: دو اثر کم‌نظیر امام خمینی رحمه الله علیه با نام‌های آداب الصلوة و سر الصلوة)

علاوه بر این امور و شاید مهم‌تر از آنها نگرش کلانی است که در عرفان اسلامی به اصل پدیده دین و ساختارهای اساسی آن پدید می‌آید، این نگرش اثر فوق‌العاده‌ای در هماهنگ دیدن اجزای به ظاهر مختلف و متفرق با یکدیگر و انسجام آن با پدیده‌های تکوینی و انسانی دارد و توجیه کاملاً قانع‌کننده و عقل‌پسندی از تمام مؤلفه‌های دینی ارائه می‌کند.

این بُعد از عرفان اسلامی، به جهت تأثیرات گسترده‌ای که درحوزه‌های مختلف دینی و اجتماعی به‌ویژه شناخت دین دارد، حائز اهمیتی دوچندان است.

منابع :

  • امینی نژاد – علی، حکمت عرفانی، صص ۱۲۴ تا ۱۲۵