عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

این کتاب توسط عبدالکریم بن هوازن قشیری به زبان عربی نگاشته شده است. وی در ناحیه استوا (قوچان کنونی) متولد شد و پس از فرا گرفتن علوم ادبی و عربی به نیشابور رفت و در آنجا به نشر علوم و معارف پرداخت.

نیشابور در آن دوره، از لحاظ فرهنگی و نشر علوم و معارف اسلامی، بسیار پیشرفته بود و فقها و محدثین و مفسّرین و شُعرا و علما و عُرفای بسیاری در این شهر، به نشر علوم و ادب و تربیت اخلاقی و تهذیبِ نفوس مشغول بودند و مجالس درس و بحث و نظر و وعظ، همه روزه دایر بود و مردم گروه گروه در این مجالس حضور می یافتند ودانش می آموختند و معرفت می آموختند.

گویند که قشیری به نیّت آموختنِ علم حساب به نیشابور آمد ولی به حسبِ اتفاق در مجلس عارف بزرگ، ابوعلی دقّاق حاضر گشت و سخنش در دلِ وی کارگر افتاد واز خواندن حساب، مُنصرف شد و قدم در طریقِ ارادت نهاد. ابوعلی دقّاق به فراست پی به استعداد و شایستگیِ وی برد و او را به مریدی پذیرفت و او نیز مدارج کمال را پشتِ سر نهاد و خود مانند شمعِ فروزانی شد و مریدان و دلسوختگانِ بسیاری را گردِ خود جمع کرد.

رساله قُشیریه یا الرساله القشیریه مجموعه نامه‌ها و پیام‌هایی است به زبان عربی که زین‌الاسلام ابوالقاسم عبد الکریم بن هوازن قشیری آنرا به صوفیان و شاکردان خود می‌فرستاده. شروع تهیه آن در سال ۴۳۷ هجری وپایان آن به سال ۴۳۸ بوده وعلت نوشتن و ارسال آنها را ظهور فساد در طریقت وانحراف صوفی-نمایان ذکر نموده‌است.

این کتاب، مشتمل بر دو فصل و پنجاه و چهار باب است.

فصل اول در بیانِ عقاید عارفان است در مسایل اصول که از بینِ آن ها به مسأله توحید و صفات خداوند، توجه بیشتری شده است.

فصل دوم در بیانِ شرح احوال و نقل اقوال هشتاد و سه تن از عُرفاست. باب دوم از این فصل، شرح اصطلاحات و تعبیرات عارفان است.

او در این باب، تعدادی از اصطلاحات صوفیه را شرح و تفسیر می کند و سخنان و حکایات پیران را در آن مورد برای تکمیل تعریف و توضیحِ آن می آورد.

بعضی از این اصطلاحات عبارت اند از:وقت، مقام، حال، قبض، بسط، هیبت، اُنس، تواجد، وجد، وجود، جمع، تفرقه و...

ابوالقاسم قشیری در ابواب دیگر این کتاب، مقامات و آداب اخلاق و سُنن صوفیه را با نثری شیرین شرح کرده است. بدونِ استثنا هر بابی با ذکر یک یا دوآیه قرآن و چند حدیث نبوی آغاز می شود و سپس اقوال و حکایات از صحابه و پیرانِ قوم می آید. و گاه نیز اشعار دل انگیزی به عنوان شاهد مثال می آید. برخی از این مقامات عبارت است از: توبه، مجاهدت، خلوت، نقوی، ورع، زهد، خاموشی، خوف، رجا، حُزن، گرسنگی، خشوع، حسد، غیبت، قناعت، توکل، شکر، یقین، صبر و....

علاوه براینکه خواندن رساله در میان صوفیان رواج داشته، مطالب و ابواب آن در معاصران قشیری و متاخران وی تأثیر عمیق داشته‌است.

علی بن عثمان هجویری از هم عصران وی در نوشتن کشف المحجوب از مطالب رساله سود برده‌است. همچنین رد پای مطالب رساله در تذکرهالولیاء شیخ عطار و آثار مولانا جلال الدین مشهود است.

اولین ترجمه فارسی رساله توسط شاگرد قشیری، ابوعلی حسن بن احمد عثمانی انجام گرفته‌است. از این ترجمه دو نسخه وجود دارد یکی در موزه بریتانیا که مربوط به سال ۶۰۱ ودیگری در کتابخانه ایاصوفیه استانبول مربوط به سال ۸۵۹.

ترجمه دومی هم وجود داشته که در کرمان در اواخر قرن ششم پایان یافته‌است.