معرفى اجمالى
« قوت القلوب فى معاملة المحبوب»، که نام کامل آن« قوت القلوب فى معاملة المحبوب و وصف طریق المرید الى مقام التوحید»، است، به زبان عربى و از آثار شیخ ابو طالب، محمد بن على مکى در عرفان عملى است و به« قوت القلوب» شهرت دارد.
این کتاب، مهمترین اثرى است که از ابو طالب بر جاى مانده و از آغاز، همواره از شهرت و اعتبارى خاص برخودار بوده است.
از قول ابو الحسن شاذلى نقل کردهاند که:« کتاب قوت القلوب، تو را روشنایى مىبخشد».
تاریخ تألیف این کتاب، بهدرستى معلوم نیست، ولى چون در آن از ابو الحسن بن سالم با عبارت« رحمه الله» یاد مىکند، مىتوان گفت: زمان نگارش آن، بعد از 360 ق، بوده است.
ساختار
کتاب، مشتمل بر چهل و هشت فصل است و در دو جلد تنظیم شده است. حدود 32 فصل در جلد اول و بقیه در جلد دوم ذکر شده است.
شیوه مؤلف، در هر فصلى، بر نقل آیات و روایات و حکایات و اقوال بزرگان در خصوص موضوع آن فصل، استوار است.
گزارش محتوا
« قوت القلوب» را مىتوان روشنترین و کاملترین بیان تصوف زاهدانه سدههاى اولیه و از نخستین کوششهاى جامع و منظم در تطبیق و سازگار کردن آداب و آراء صوفیه با موازین شریعت به شمار آورد.
در این کتاب، از مایحتاج مرید تا رسیدن به توحید سخن گفته مىشود؛ مایحتاجى اعم از فقه اصغر که فروع دین و تکالیف شرعى است و فقه اوسط که علم اخلاق است و فقه اکبر که عقاید است و نیز از تطبیق تصوف با تشرع و طریقت با شریعت بحث مىشود.
عناوین سرفصلهاى کتاب به شرح زیر است:
1. در بیان آیاتى که در آنها ذکر معامله است؛
2. در بیان آیاتى که در آنها اوراد شب و روز ذکر شده است؛
3. در بیان وظایف واجب و مستحب مرید در روز و شب؛
4. در بیان اذکار و آیاتى که بعد از نماز صبح مستحب است قرائت شود؛
5. در بیان گزیدهاى از دعاهاى بعد از نماز صبح؛
6. در بیان وظایف مرید بعد از نماز صبح؛
7. در بیان اوراد هفتگانه روز؛
8. در بیان اوراد پنجگانه شب؛
9. در بیان وقت فجر و حکم دو رکعت آن و حکم وتر و وقت قضا و اداى آن و...؛
10. در بیان شناخت زوال و زیادى و کمى سایه با قدمها و اختلاف آن در تابستان و زمستان؛
11. در بیان فضیلت نماز در روزها و شبهاى هفته؛
12. در بیان نماز وتر و فضیلت نماز در شب؛
13. در بیان اوراد و اذکارى که مستحب است عبد در هنگام برخاستن از خواب براى تهجد و در وقت بیدار شدن هنگام بامداد بگوید؛
14. در بیان تقسیم شب براى خوابیدن و شبزندهدارى و ویژگىهاى شبزندهداران و سحرخیزان؛
15. در بیان تسبیح و ذکر و نماز بنده در روز و شب و فضیلت نماز جماعت و بیان افضل اوقات اجابت و نماز تسبیح؛
16. در بیان معامله عبد در تلاوت قرآن و ویژگى تلاوت کنندگان واقعى قرآن؛
17. در بیان برخى از آیات قرآن که مشتمل است بر اجمال، ابهام، اختصار، تکرار، تفصیل و ایصال و ستایش دانشمندان و نکوهش بىخبران و تفسیر آیات غریب و مشکل قرآن؛
18. در بیان اوصاف ناپسند اهل غفلت؛
19. در بیان قرائت قرآن با صداى آشکار و تفصیل احکام قرائت به صداى آشکار و آهسته؛
20. در بیان احیاى شبهایى که امید است احیاى آنها داراى فضیلت و استحباب باشد و دوام اوراد در روزهایى که فضیلت دارند و آن نوزده روز است؛
21. در بیان جمعه و آداب و رسوم آن و آنچه که در روز و شب جمعه براى مرید استحباب دارد؛
22. در بیان روزه و اوصاف روزهداران و روزههاى استحبابى و روشهاى روزهداران در روزه و روزه خاص؛
23. در بیان محاسبه نفس و مراعات وقت؛
24. در بیان ماهیت ورد مرید و وصف حال عارف؛
25. در بیان تعریف نفس و تصریف یافتههاى عارفان؛
26. در بیان مشاهدهى اهل مراقبه؛
27. در بیان اساس و بنیان سلوک مریدان؛
28. در بیان مراقبه مقربان و مقامات موقنان؛
29. در بیان اهل مقامات از مقربان و تشخیص اهل غفلت از مطرودان؛
30. در بیان تفصیل خواطر اهل قلوب و صفت قلب و تمثیل آن به انوار و جواهر؛
31. در بیان علم و فضیلت آن و اوصاف علما و فضیلت علم معرفت بر سایر علوم و روشن شدن شیوههاى علماى سلف صالح و فضیلت علم سکوت و روش پرهیزکاران در علم و فرق بین علم ظاهر و باطن و بین علماى دنیا و آخرت و فضیلت اهل معرفت بر علماى ظاهر و بیان علماى دنیادار و وصف علم و شیوه تعلیم و نکوهش داستانها و سخنانى که گذشتگان به وجود آوردند و بیان اقوال و افعالى که مردم در میان خودشان رواج دادند و بیان فضیلت ایمان و یقین بر سایر علوم و...؛
32. در بیان شرح مقامات یقین و احوال موقنان که نه مقام است: توبه، صبر، شکر، رجاء، خوف، زهد، توکل، رضا و محبت؛
33. در بیان ارکان پنجگانه اسلام که عبارتند از: شهادتین، نماز، زکات، روزه و حج؛
34. در بیان تفصیل اسلام و ایمان و مبانى اسلام و ارکان ایمان؛
35. در بیان اتصال ایمان به اسلام، در معنى و حکم و انفصال آن دو از هم در تفصیل و اسم؛
36. در بیان فضایل اهل سنت و طریقت و شیوهى پیشوایان پیشین و بیان خصلتهاى شریعت و شرطى که مسلمان، بدان مسلمان مىشود و بیان نیکویى اسلام و علائم محبت به خدا و بیان حق مسلمان بر مسلمان و بیان آداب جسد و مباحثى در مورد لحیه و بیان نوافل رکوع؛
37. در بیان شرح گناهان کبیرهاى که اعمال را نابود و عاملان را هلاک مىکند و تفصیل آنها و منازل اهل کبایر و مسئله محاسبهى کافران؛
38. در بیان اخلاص و شرح نیت و برترى نیت بر عمل و امر به تحسین نیت در دگرگونى احوال و تحذیر از دخول آفتها بر نیت در افعال؛
39. در بیان مرتب نمودن غذاها با کم کردن آنها یا زیاد کردن فاصله آنها و بیان ریاضت مریدان در خوردن و فضیلت گرسنگى و شیوهى پیشینیان در کمخورى؛
40. در بیان خوردنىها و نوشیدنىها و آداب و سنن و مکروهات و مستحبات خوردن و آشامیدن و بیان اخبار در فضیلت کمخورى و نکوهش شکمبارگى؛
41. در بیان فضایل فقر و واجبات آن و ویژگى عوام و خواص فقراء و تفصیل رد و قبول بخشش و شیوهى پیشینیان در آن و بیان اختلاف بخشندگان در آشکار و نهان کردن بخشش و فضیلت آشکار کردن نزد برخى و تفصیل آن؛
42. در بیان احکام مسافر و انگیزههاى سفر؛
43. در بیان احکام امام جماعت و اوصاف امام و مأموم؛
44. در بیان برادرى ایمانى و مصاحبت و محبت برادران دینى و احکام برادرى دینى و اوصاف محبان؛
45. در بیان پیمان زناشویى و ترک آن و اینکه کدامیک برتر است و گزیدهاى از احکام زنان؛
46. در بیان حمام رفتن؛
47. در بیان اسباب کسب و کار و واجبات و محرمات و مستحبات و مکروهات تجارت و وجوب علم به آنها بر تاجران و بیان اخبار در معاملات و صنایع و شیوهى پرهیزکاران پیشین؛
48. در بیان تفصیل حلال و حرام و مشتبه و برترى حلال و نکوهش مشتبه.
« قوت القلوب»، در حیات فکرى و روحى بسیارى از عرفاى دورانهاى بعد، چون ابو حامد محمد غزالى، شهاب الدین سهروردى، ابو الحسن شاذلى و صوفیه طریقه شاذلیه، تأثیر کلى داشته و معمولا براى سالکان، همچون کتاب راهنما و جامع احکام و لوازم و شرایط سلوک به شمار مىرفته است.
ابو حامد غزالى، در تألیف« احیاء العلوم» از طرح و شیوه تصنیف این کتاب پیروى کرده است و در هر دو کتاب، بسیارى از آیات و احادیث و اخبار و نیز شمارى از حکایات و روایاتى که در بیان مطالب به آنها استشهاد و استناد شده مشابه است.
ابو طالب در« قوت القلوب»، بسیارى از آراء مکتب سالمیه را با بسط و تفصیل تمام بازگفته و در این کار، جانب اعتدال را به نوعى مراعات کرده است که عرفاى دورههاى بعد در بیان مقاصد خود بدان نظر داشته و از آن بهره گرفتهاند؛ چنانکه ابن عربى در بیان فرق میان مشیت و اراده حق و عدم تکرار تجلیات، در واقع نظر سالمیه را بازمىگوید.( دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج 5، ص 631).
« قوت القلوب» یکى از کتابهایى بوده است که ملاى رومى قبل از تصنیف مثنوى، با آن انس داشته است و این نبوده مگر به خاطر اینکه« قوت القلوب» در آن زمان، مشهور و معروف بوده است و دلیل این مدعا را دو بیت زیر مىآورند:
نوح نهصد سال در راه سوی بود هر روزیش تذکیر نوی
لعل او گویا ز یاقوت القلوب نه رساله خوانده نه قوت القلوب
مراد، از رساله،« رساله قشیریه» تألیف ابو القاسم قشیرى است و مقصود از« قوت القلوب»، همین کتاب مورد بحث.
باسل عیون السود در مقدمه« قوت القلوب» مىنویسد:« کتاب قوت القلوب، از کتابهاى سترگ و بزرگ در دانش تصوف است و از منابع اصیل به شمار مىآید. امام محمد غزالى در تألیف کتاب احیاء علوم الدین، به این کتاب اعتماد داشته است؛ چنانکه استاد بروکلمان ذکر کرده است، بلکه خود غزالى در کتاب« المنقذ من الضلال»، مىگوید:« پس شروع به تحصیل دانش صوفیه از کتابهایشان نمودم، مثل قوت القلوب ابو طالب مکى( ره) و آثار پراکنده از جنید و شبلى و ابو یزید بسطامى و غیر از اینها از کلام مشایخ ایشان، تا به مقاصد علمى ایشان آگاهى یافتم و آنچه از طریقت ایشان امکان داشت با خواندن و شنیدن تحصیل شود، به دست آوردم».
کتاب قوت القلوب، از کتابهایى است که شهرت چشمگیرى پیدا کرد و مورد توجه و اهتمام دانشمندان قرار گرفت».( مقدمه قوت القلوب، ص 3- 4).
دکتر محسن جهانگیری در کتاب «محیی الدین بن عربی چهره برجسته عرفان اسلامی» میگوید: «ابوطالب مکی: عبارتی که در تکریم و تعظیم این شیخ آورده است، با شکوهتر از سایر عبارات اوست. برای نمونه، در فتوحات مکیه، آنجا که نظر میدهد: بهایم امتهایی هستند، مانند سایر امتها و آنها را تسبیحات و نمازهایی است مخصوص خود آنها، مینویسد:
و ساعدنا علی هذا القول شیخنا و امامنا المتقدم حجه الله علی المحققین ابوطالب المکی صاحب قوت القلوب. ( ابن عربی، فتوحات مکیه، ج۳، ص۴۸۸)
باز آنجا که اظهار عقیده میکند: اتساع الهی ایجاب میکند در وجود شیئ تکرر نیابد، ابوطالب مکی را از مردان الهی به شمار میآورد و برای تایید عقیده خود به نقل قول او میپردازد و مینویسد: «یقول الشیخ ابوطالب المکی صاحب قوت القلوب و غیره من رجال الله عزّوجلّ ان الله سبحانه ما تجلی قط فی صوره واحده لشخصین و لا فی صوره واحده مرتین، و لهذا اختلفت الاثار فی العالم و کنی عنها بالرضا و الغصب»( محیی الدین بن عربی چهره برجسته عرفان اسلامی، ص۱۴۴) (ابن عربی، فتوحات مکیه، ج۱، ص۲۲۶)
علامه عارف استاد حسن حسن زاده آملی (مد ظله العالی) میفرماید:
«در نظر این کمترین اول «مفتاح الفلاح» شیخ بهایی، و پس از آن «عده الداعی» ابن فهد حلی، و بعد از آن «قوت القلوب» ابوطالب مکی و سپس «اقبال» سید بن طاوس، و در آخر انجیل اهل بیت و زبور آل محمد «صحیفه کامله سجادیه» در عداد کتب درس درآیند که نقش خوبی در احیای معارف اصیل اسلامی دارند»( رساله نور علی نور، در ذکر و ذاکر و مذکور، ص ۱۱)
وضعیت کتاب
فهرست محتویات هر جلد، در پایان آن ذکر شده است.
منابع :
- موسسه کامپیوتری نور، نرم افزار عرفان 3