علی بن عثمان بن علی جلابی هُجویری غَزنَوی ملقب به داتا گَنجبَخش از عارفان سده پنجم هجری قمری است. او اهل غزنه در مشرق خراسان بود.
وی در طریقت پیرو ابوالفضل محمد بن حسن ختلی بوده و او خود از مریدان ابوالحسن بصری بودهاست. (مقدمه محمود عابدی بر کشفالمحجوب،ص 41)
قشیری از استادان وی بود و هجویری با او آشنایی تمام داشت. وی با بسیاری از استادان طریقت مانند شیخ ابوالقاسم عبدالکریم قشیری و شیخ ابوسعید ابوالخیر و شیخ ابو علی فارمدی (فریومدی) و دیگر بزرگان و محدثان ملاقات کرده و همصحبت بودهاست.
پس از تکمیل تحصیلات خویش، چنانکه عادت مشایخ قدیم تصوف بود به سیر آفاق و انفس پرداخت و به شام، عراق، آذربایجان، طبرستان، خوزستان، کرمان، خراسان و ماوراءالنهر سفر کرد و بسیاری از مشایخ عصر خود را دید. او چهل سال در سفر بودهاست و همچون پیر خویش از تظاهر و از لباس و رسوم تصوف که آن را در زمانه خود نشانه ریا میشمرد، بیزار بود.
او به امر پیر خود، به جانشینی شیخ حسین زنجانی، به لاهور (در پاکستان غربی کنونی) آمد. در این هنگام پادشاهی غزنویان رو به تجزیه نهاده و در غزنه رشته زندگی از هم گسیخته بود. ظاهراً هجویری لاهور را موافق طبع نیافت، و خود او گوید که: «من اندر دیار هند، اندر میان ناجنسان گرفتار مانده بودم.» روزها درس میداد و شبها به مریدان حقایق طریقت میآموخت. عده کثیری از مردم اطراف را به دین اسلام درآورد.
یگانه تألیف معتبری که از او برجای مانده کتاب کشف المحجوب است و آن نخستین نوشته مهم فارسی در تصوف است که علاوه بر بحث در حقیقت و معنای تصوف و شرح الفاظ و اصطلاحات و آداب و رسوم و فرقههای آن، احوال و مذاهب عده زیادی از مشایخ تصوف را در بر دارد. این کتاب، کتابی جامع و پر مغز به نثر خوش و بی حشو و زواید و تکلف است.
هجویری این اثر را در پاسخ به پرسشهای دوستی درباره طریقت تصوف و کیفیت مقامات و معاملات آن نوشته است. تأثیر کتابهایی چون اللمع و رساله قشیریه و طبقات در این کتاب نشان میدهد هجویری آن آثار را دیده بوده است و گویا میخواسته دایره المعارفی از معارف صوفیه تدوین کند.
سرگذشت شماری از مشایخ، معرفی فرقههای صوفیه و آداب ایشان، مباحث سماع و بیان چندی از اصطلاحات عرفانی در شمار مهمترین مسائل این کتاب است.
باب اثبات علم، باب فقر، باب تصوف، باب لبس مرقّعه، باب اختلاف فقر و صفوت، باب الملامه، باب فی ذکر ائمتّهم، باب فرق فرقهم (شرح فرقه دوازده گانه صوفیه محاسبیّه، قصاریّه، طیفوریّه، جنیدیّه، نوریّه، سهلیّه، حکیمیّه، خرّازیّه، خفیفیّه، سیّاریّه، حلمانیه، حلّاجیّه)، مطالب بخشهای مختلف این اثر است.
معرفی فرق مختلف صوفیه و اصول اعتقادی آنان و عرضه و ارزیابی بالنّسبه همه جانبه آرای مختلف، از تازههای کار هجویری و از ارزشهای مهم کشف المحجوب میباشد. مولف در موضوع تصوف و ضرورت اثبات صحت مقولات و حقیقت با استناد به قرآن کریم و کتب حدیث و آثار تصوف اسلامی سعی کرده است منشاء رشد و کمال همه عناصر فکری خود را از حضور در سایه تعالیم قرآن و شریعت معرفی کند تا راه گشای همه رهروان راه طریقت باشد.
این اثر با وجود تنوع مباحث و گوناگونی نثر، متنی منسجم و یکپارچه به شمار میرود و عناصر انسجام متن، هر یک به نوبه خود، در ایجاد این پیوند و انسجام تاثیر گذارند.
هجویری در سال ۴۶۵ هجری در لاهور جهان را بدرود گفته و در همانجا بخاک سپرده شدهاست. آرامگاه او در میان دروازه بهاتی لاهور جای دارد و در کنار آن مسجدی است که اصل بنای آن از خود شیخ است.