این کتاب، از تالیفات عارف نام دار، محمد بن علی بن محمد بن احمد بن عبدالله بن حاتم طایی، مکنی به ابن عربی و ملقب به محیی الدین است. وی، متوفای سال ۵۴۳ ق، میباشد.
گزارش محتوا
فصوص الحکم عنوانی است که به گفته مؤلف، پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم ، برای کتاب برگزیده است. عنوان کتاب، مرکب از دو کلمه فص و حکمت است که نیازمند توضیح است.
برای کلمه «فص»، در کتابهای لغت ، معانی مختلفی ذکر شده که دو معنای آن با محتوای کتاب، مناسب تر مینماید. این دو معنی، عبارتند از: ۱- خلاصه و چکیده چیزی. ۲- نگین انگشتر .
با توجه به اینکه حکمت در نزد عارفان ، معرفت شئون ذاتی و تجلیات اسما و صفات حق به مشاهده حضوری است، فص هر حکمتی بنا به معنای اول، عبارت است از خلاصه علوم و معارفی که برای هر یک از پیامبران مذکور در این کتاب، به شهود حضوری حاصل شده است؛ معارفی که به مقتضای تفاوت اسمی که ظهور آن در هر پیامبری غالب است و به لحاظ اختلاف آنها در استعداد و قابلیت، متفاوت میباشد. بنا به معنای دوم، فص هر حکمتی عبارت است از قلب هر یک از پیامبران مذکور در این کتاب که علوم و معارف مخصوص به هر یک، از مبدا عالی به آن افاضه شده و در آن، نقش میبندد، همانند نگین انگشتر که اسم صاحبش را بر آن حک میکنند تا نشانی از وجود او باشد و از آن جا که نزول و عروج مراتب وجود دوری است و قلب انسان کامل، محل نقوش حکمتهای الهی است، این حکمتها را به حلقه انگشتری و قلب را به نگین آن که محل نقوش است تشبیه نموده است. (شرح تعلیقه بر فصوص الحکم، امام خمینی قدس سره، ص۳۲۳)
موضوع کتاب « عرفان نظری » است. این کتاب، یکی از عالیترین و به اعتباری عالیترین متن در این رشته از معارف الهی است و لذا با یکی از شروح معتبرش همواره از مهمترین متون آموزشی در عرفان نظری بوده و هست.
آغاز و انجام تالیف فصوص الحکم
تاریخ دقیق آغاز و انجام تالیف فصوص الحکم روشن نیست، اما با توجه به اینکه ابن عربی تاریخ مبشرهای را که علت اصلی تالیف کتاب است، دهه آخر محرم سال ۶۲۷ ق، ذکر نموده، میتوان نتیجه گرفت که این کتاب، در دهه آخر زندگانی او تالیف گردیده و چون از سال ۶۲۰ ق، در دمشق اقامت نموده و تا پایان عمر در آن مکان باقی مانده است، تالیف کتاب فصوص الحکم نیز در دمشق صورت گرفته است.
انگیزه تالیف
ابن عربی، انگیزه خود را از تالیف این کتاب، اجرای فرمان صریح پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم دانسته است و در حقیقت کتاب را نه از خود، بلکه از پیامبر میداند که در مبشرهای به او داده است تا آن را در اختیار دیگران قرار دهد و آنان را از اسرار موجود در آن، بهره مند سازد، چنان که میگوید: «فانی رایت رسول الله صلی الله علیهو آلهو سلم فی مبشره اریتها فی العشر الآخر من محرم لسنه سبع و عشرین و ست ماه بمحروسه دمشق و بیده صلی الله علیه وآلهوسلم کتاب، فقال لی: هذا «کتاب فصوص الحکم» خذه و اخرج به الی الناس ینتفعون به، فقلت: السمع و الطاعه لله و لرسوله و اولی الامر منا کما امرنا. فحققت الامنیه و اخلصت النیه و جردت القصد و الهمه الی ابراز هذا الکتاب کما حده لی رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم من غیر زیاده و لا نقصان... »
از دید متعارف نیز کتاب فصوص الحکم، یکی از عالیترین آثار موجود در عرفان نظری است، که پاسخ گو بودنش به بخشی از نیازهای معرفتی انسان و عدم وجود نظیر و بدیلی برای آن، ضرورت تالیف چنین اثری را مسلم میسازد و از این جهت، از جمله آثاری است که از دو ویژگی اساسی در بایستگی تالیف هر اثر برخوردار است؛ یعنی وجود نیازی منطقی و عدم وجود منبعی مناسب که پاسخ گوی آن نیاز باشد.
شروح فصوص الحکم
۱- شرح اسماعیل بن سودکین النوری (متوفای ۶۴۶ ق) ( شرح فص ادریسی ).
۲- شرح صدر الدین قونوی (متوفای ۶۷۲ ق)، به نام « الفکوک »
۳- شرح عفیف الدین تلمسانی (متوفای ۶۹۰ ق).
۴- شرح مؤید الدین جندی (متوفای ۶۹۰ ق).
۵- شرح سعد الدین، سعید فرغانی (متوفای ۶۹۵ ق).
۶- شرح حسین بن عبدالله بن محمد بن عمر العباسی (متوفای ۷۰۸ ق)، به نام « الخصوص باداه النصوص »
۷- شرح کمال الدین انصاری شافعی (متوفای ۷۲۷ ق).
۸- شرح کمال الدین، عبد الرزاق کاشانی (متوفای ۷۳۰ ق)
۹- شرح علاء الدوله سمنانی (متوفای ۷۳۶ ق).
۱۰- شرح محمد بن محمد الواردی (متوفای ۷۳۲ ق).
۱۱- شرح ابو معین، عبدالله بن احمد نجاری (متوفای ۷۳۶ ق)، به نام « مشارق النصوص عن غوامض الفصوص»
۱۲- شرح شیخ احمد (متوفای بعد از ۷۳۹ ق)، به نام « نصوص الخصوص » (فارسی).
۱۳- شرح رکن الدین شیرازی (متوفای ۷۴۴ ق) (فارسی).
۱۴- شرح داود بن محمود قیصری (متوفای ۷۵۱ ق).
۱۵- شرح علی بن شهاب الدین حسینی همدانی (متوفای ۷۸۶ ق) (فارسی).
۱۶- شرح محمد بن عبدالله بن احمد بن محب المقدسی (متوفای ۷۸۹ ق).
۱۷- شرح محمد بن ابی اسماعیل (متوفای ۷۹۲ ق).
۱۸- شرح حیدر بن علی الحسینی الآملی (متوفای ۷۸۷ ق)، به نام « نص النصوص فی شرح الفصوص »
۱۹- شرح سلیمان بن محمد الصدری القونوی (متوفای اوایل قرن نهم هجری)، به نام « اسرار النصوص فی شرح الفصوص »
۲۰- شرح خواجه محمد پارسا (متوفای ۸۲۲ ق) (فارسی).
۲۱- شرح عبد الکریم الجیلی (متوفای ۸۵۰ ق).
۲۲- شرح صائن الدین بن ترکه اصفهانی (متوفای ۸۳۰ ق).
۲۳- شرح علی بن احمد المهائمی (متوفای ۸۳۵ ق)، به نام « خصوص النعم فی شرح فصوص الحکم »
۲۴- شرح زین الدین اصفهانی (متوفای ۸۳۵ ق)، به نام « الفحوص »
۲۵- شرح محمد بن صالح الکاتب ، مشهور به یازجی اوغلو (متوفای ۸۵۵ ق).
۲۶- شرح قطب الدین الازنیقی (متوفای ۸۸۵ ق).
۲۷- شرح عبد الرحمن جامی (متوفای ۸۹۸ ق).
۲۸- شرح شرف الدین الصدیقی (فارسی).
۲۹- شرح الهروی (متوفای ۹۰۰ ق).
۳۰- شرح مظفر الدین علی شیرازی (متوفای ۹۲۲ ق).
۳۱- شرح ادریس بن حسام الدین البدلیسی (متوفای ۹۲۶ ق).
۳۲- شرح بیازید خلیفه الرومی (متوفای بعد از ۹۰۰ ق).
۳۳- شرح ابن کمال پاشا (متوفای ۹۴۰ ق)، به نام « مباحث علی بعض فصول الفصوص »
۳۴- شرح شریف ناصر الحسینی (متوفای ۹۴۰ ق)، به نام « مجمع البحرین »
۳۵- شرح بالی خلیفه الصوفیوی (متوفای ۹۶۰ ق).
۳۶- شرح یحیی بن علی خلوتی ، معروف به نوعی افندی (متوفای ۱۰۰۷ ق).
۳۷- شرح اسماعیل حقی الانقروی (متوفای ۱۰۴۲ ق) (ترکی).
۳۸- شرح عبدالله البوسنوی (متوفای ۱۰۵۴ ق)، به نام « تجلیات عرائس النصوص فی شرح الفصوص »
۳۹- شرح عبدالله افندی (متوفای ۱۰۵۴ ق) (ترکی).
۴۰- شرح عبد اللطیف بن بهاء الدین بن عبد الباقی (متوفای ۱۰۸۲ ق).
۴۱- شرح علی بن محمد القسطمونی (متوفای ۱۰۸۲ ق).
۴۲- شرح نعمه الله بن محمد بن حسین بن عبدالله الحسینی (متوفای ۱۱۳۰ ق).
۴۳- شرح عبد الغنی النابلسی (متوفای ۱۱۴۳ ق)، به نام « جواهر النصوص »
۴۴- شرح حسین بن موسی الکردی (متوفای ۱۱۴۸ ق).
۴۵- شرح ابراهیم بن حیدر الصفوی (متوفای ۱۱۵۱ ق)، به نام « فصوص الیاقوت فی اسرار اللاهوت»
۴۶- شرح محمود بن علی الدامونی (متوفای ۱۱۹۹ ق)، به نام « جواهر القدم »
۴۷- شرح عبد العلی بن نظام الدین بحر العلوم اللکنوی (متوفای ۱۲۳۵ ق) (شرح فص نوحی).
۴۸- شرح سید یعقوب خان (متوفای بعد از ۱۲۸۷ ق)، به نام «توضیح البیان» (فارسی).
۴۹- شرح محمد جعفر الشهاب الدمشقی (متوفای بعد از ۱۳۰۰ ق).
۵۰- التعلیقات علی فصوص الحکم، دکتر ابو العلاء عفیفی (متوفای ۱۳۸۶ ق).
علاوه بر موارد یاد شده، از شروحی دیگر نیز نام بردهاند که یا مجهول التاریخ و یا مجهول المؤلفند. عثمان یحیی، در مقدمه بر کتاب «المقدمات من کتاب نص النصوص»، تالیف مرحوم سید حیدر آملی ، سیزده شرح را به عنوان مجهول التاریخ و چهل و چهار شرح را به عنوان مجهول المؤلف، ذکر نموده است.
تلخیصها
خود ابن عربی، در دو کتاب به نامهای مفتاح الفصوص و نقش الفصوص ، کتاب را تلخیص کرده که نقش الفصوص نیز همانند فصوص الحکم، انظار عالمان و عارفان و عرفان پژوهان رابه خود جلب کرده است. بر این کتاب شرحهای معتبری نوشته شده است. از آن جمله شرح نقش الفصوص تالیف صدر الدین محمد بن اسحق قونوی و نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص تالیف عبد الرحمن جامی و شرح نقش الفصوص تالیف رکن الدین شیرازی و مطلع النقش و النصوص تالیف شریف بن ناصر بن حسین حسینی و زبده الفحوص فی شرح نقش الفصوص، تالیف اسماعیل حقی انقروی و انفاس الخواص تالیف محب الحق الله آبادی و فرج النفوس، تالیف محمد نور عربی بدری حسینی .
دست نوشتها
از کتاب فصوص الحکم، دست نوشتهای زیادی به جای مانده و بارها و به خصوص در ضمن شروح متعددی که بر آن نوشته شده، به چاپ رسیده است و از آن جا که فهم این کتاب بدون استعانت از شروح معتبر آن، میسر نیست، بیش از آن که خود کتاب به صورت مستقل مورد توجه باشد، این کتاب همراه با یکی از شروح معتبر آن، در حوزههای درسی مورد توجه عالمان و دانش پژوهان عرفان بوده است.
روش ابن عربی در کتاب فصوص
ابن عربی، در کتاب فصوص، همانند سایر تالیفات خود از زبان رمز استفاده میکند و این مطلب در کنار بیان مباحث به اختصار و نیز عدم تناسب معانی بلند عرفانی با الفاظ و عبارات، موجب شده که معانی و مقاصد کتاب به آسانی قابل فهم نباشد که خود یکی از علل پدید آمدن شروح متعدد بر این کتاب است. او در تبیین مقاصد خود از آیات و روایات بسیاری استفاده کرده و آنها را در راستای یافتههای خود تاویل نموده و گاه معانی بسیار بعیدی را از آنها استنباط کرده است.
مباحث کتاب با شیوهای ابداعی و ابتکاری که با معارف باطنی تناسب دارد تنظیم و تبویب شده و هر قسمت با عنوان «فص» که خود تعبیری است رمزی، مشخص شده و در هر فصی حقیقت پیامبری از پیامبران از آن جهت که مظهر اسمی از اسمای حق است، مورد مطالعه قرار گرفته است. ابن عربی، در این کتاب، چون دیگر تالیفاتش، واردات قلبی و مشاهدات حضوری خود را به قلم آورده و به هیچ وجه در پی اثبات آنها از طریق برهان و استدلال نبوده است. هر چند شارحان آثار و تابعان افکارش کوشیدهاند تا هم آهنگی عرفان و برهان در مکتب او را به اثبات رسانند که توفیق یا عدم توفیقشان در این زمینه، نیازمند بحثی مستقل است.
ابواب و فصول
در تبویب و تنظیم مباحث کتاب فصوص الحکم از روش معمول؛ یعنی استفاده از عناوینی چون جزء و باب و فصل و امثال آن پیروی نشده و مباحث کتاب با بیست و هفت فص تفکیک گردیده که هر فصی به یکی از پیامبران الهی اختصاص یافته است. این پیامبران، به ترتیبی که در کتاب آمدهاند، عبارتند از: آدم ، شیث ، نوح ، ادریس ، ابراهیم ، اسحاق ، اسماعیل ، یعقوب ، یوسف ، هود ، صالح ، شعیب ، لوط ، عزیر ، عیسی ، سلیمان ، داود ، یونس ، ایوب ، یحیی ، زکریا ، الیاس ، لقمان ، هارون ، موسی ، خالد علی نبینا و آله و علیهمالسّلام و محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم . منظور از خالد، خالد بن سنان است که در زمان فترت بین حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیهالسّلام و حضرت محمد صلیاللهعلیهوآلهوسلّم میزیسته و ابن عربی او را دارای مقام نبوت برزخی دانسته است. او مدعی خبر دادن از احوال برزخ ، پس از مرگ خود بوده است و این امر به دلیل عمل نکردن قوم او به وصیتش صورت نمیگیرد و لذا پیامبر اسلام خطاب به دختر او میفرماید: «مرحبا یا بنت نبی اضاعه قومه».
اهمیت و تاثیر کتاب فصوص الحکم
هر چند کتاب «الفتوحات المکیه»، بزرگترین و مبسوطترین کتاب ابن عربی است، اما از نظر عمق و نظم و دقت، به پایه فصوص الحکم نمیرسد و از نظر تاثیرگذاری در ترویج و بینش افکار و آرای او با آن برابری نمیکند و به واقع هیچ کتابی در زمینه عرفان نظری، چه قبل از محی الدین و چه بعد از او، مقام و منزلت فصوص الحکم را نیافته است.
کتاب فصوص الحکم، از محوریترین کتابها در عرفان نظری است که از زمان تالیف تا کنون، مستقلا یا همراه با یکی از شروح معتبرش به عنوان یکی از مهمترین متون آموزشی در این رشته از معارف الهی مورد توجه اساتید و دانش پژوهان بوده که شرحها و تلخیصها و ترجمههای فراوان آن گواه این اهمیت است. تاثیر این کتاب، به قلمرو عرفان و تصوف منحصر نبوده و حکمت و کلام و تفسیر را نیز تحت نفوذ خود درآورده و از طریق ترجمهها و شروح فارسی و فارسی زبانانی که در سایه اندیشههای موجود در این کتاب، پرورش یافتهاند، در ادبیات فارسی و به خصوص شعر فارسی تحولی شگرف ایجاد نموده است.
منابع :
- ویکی نور با تلخیص