عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

جامِعُ الْاَسْرار وَ مَنْبَعُ الْاَنْوار، کتابی در عرفان به عربی، تألیف سید رکن الدین حیدربن علی بن حیدر حسینی آملی، عارف و مفسر شیعی قرن هشتم. این اثر را جامع الانوار، مجمع الاسرار و منبع الانوار، نیز نامیده‌اند و به زبان فارسی هم ترجمه شده است.



سیدحیدرِ آملی در دوران کهولت و در نجف تألیف آن را تمام کرد؛ (حیدر بن علی، جامع الاسرار و منبع الانوار، چاپ هانری کوربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران ۱۳۶۸ش ص 5) سید حیدر جامع الاسرار را پس از رسائلی همچون منتخب التأویل، الارکان، الامانة، و التنزیه نگاشته است. (آملی، ۱۳۶۸ش، مقدمة کوربن، ص۳)

مؤلف در مقدمة جامع الاسرار (همان) انگیزة تألیف کتاب را درخواست جماعتی از برادران صالح و سالک ذکر کرده است مبنی بر اینکه وی کتاب جامعی مشتمل بر اسرار انبیا و اولیا و به ویژه اسرار توحید و اقسام و توابع و لوازم آن بنویسد و از حقایق، دقایق، نکته‌ها و رموز توحید پرده بردارد و بر اساس قاعدة موحدان و محققانِ اهل اللّه و صوفیان و موافق با اصول و قواعد مذهب شیعۀ دوازده امامی، اصول و فروع و شعب و شبهات و شکوک و مغالطه‌های آن اسرار را بررسی کند، به نحوی که تنازع صوفیه و شیعه از میان برخیزد و در رفع اختلاف آنان، به کتاب دیگری احتیاج نباشد.

به گفتۀ وی،(همان، صص ، ص۶۱۰، ۶۱۲، ۶۱۶) جامع الاسرار تکرار لفظی و معنایی ندارد و جامعِ اسرار انبیا و اولیا به حسب ظاهر و باطن و متصف به مقام محمدی است و هدف اصلی آن تبیین توحید است و بهره برداری از آن منوط به توجه تام و صفای ذهن و خلوصِ اعتقاد و تسلیم کامل و یا با مدد گرفتن از عارف کامل محقق است.

از ویژگی‌های جامع الاسرار تنوع در روش است، چنانکه مؤلف در آن از دلایل نقلی (آیات و روایات)، دلایل عقلی، و مواهب شهودی و مکاشفات خود و سایر مشایخ استفاده کرده و گاهی نیز در اثبات مسائلی چون عصمت امامان، از مباحث کلامی بهره گرفته است.

جامع الاسرار شامل سه اصل و هر اصل آن شامل چهار قاعده است. بزرگ‌ترین اصل آن، یعنی اصل اول، در باب توحید و اقسام آن است و چهار قاعدۀ آن عبارت‌اند از: در بیان فضیلت توحید، در تعریف توحید، در تقسیم توحید، و در بیان چگونگی توحید.

سیدحیدر در اصل دوم، با تکیه بر آیات قرآنی و احادیث نبوی و روایات وَلَوی و سخنان مشایخ، به تحلیل حقیقت توحید پرداخته و در قاعدة اول این اصل به کلام اللّه، در قاعدۀ دوم به کلام انبیا، در قاعدۀ سوم به کلام اولیاءاللّه و در قاعدۀ چهارم به گفتار مشایخ عرفان استشهاد کرده است. گفتنی است که در قاعدۀ دوم به گفتار پیامبر اکرم (ص)، در قاعدة سوم به کلام حضرت علی (ع) و در قاعدۀ چهارم به سخنان خواجه عبداللّه انصاری در منازل السائرین اکتفا کرده است.

اصل سوم در باب توابع و لواحق اسرار شریعت‌های الاهی است که همۀ قواعد این اصل بر سه مفهوم بنیادین عرفان شیعی بنا شده است : قاعدۀ اول به بیان شریعت، طریقت و حقیقت اختصاص دارد. قاعدۀ دوم در باب اسرار نبوت، رسالت و ولایت، و مشتمل بر دو بحث است : تعیین خاتم اولیای مطلق و تعیین خاتم اولیای مقید. در قاعدۀ سوم، علاوه بر بحث از وحی و الهام و کشف، از تفاوت علوم کسبی و علوم ارثی و کیفیت تحصیل علوم رسمی و علوم حقیقی سخن گفته و قاعدة چهارم را به بیان اسلام و ایمان و ایقان اختصاص داده است.

مؤلف در موارد متعددی از این اثر، آرای دیگران را، بدون تصرف، نقل کرده و سپس به بررسی و نقد و تصحیح آنها پرداخته و در صورت لزوم، مطالب تکمیلی بر آنها افزوده است.

 

سیدحیدر در تألیف جامع الاسرار از این آثار استفاده کرده است :

احیاء علوم الدین غزالی،

منازل السائرین خواجه عبداللّه انصاری،

شرح منازل السائرین تِلِمْسانی و عبدالرزاق کاشانی،

الفتوحات المکیه و فصوص الحکم و شروح آن و رسائل ابن عربی،

اوصاف الاشراف و رسالة علم خواجه نصیرالدین طوسی،

تأویلات عبدالرزاق کاشانی،

تفصیل النشأتین و تحصیل السعادتین راغب اصفهانی،

شرح نهج البلاغه و منهاج العارفین هر دو از ابن میثم بحرانی در شرح کلام حضرت امیر،

رسالة وجود مطلق صدرالدین ترکه

رسائل و دیگر نوشته‌های خودش.

اساسی‌ترین بحث جامع الاسرار این است که شیعیان حقیقی، صوفیان‌اند و صوفیان حقیقی شیعیان‌اند. در این کتاب بی‌بهره بودن صوفیه از اسرار الاهی و انحصار این اسرار به امامان معصوم(ع) رد شده است. از طرف دیگر، مؤلف نفی فضائل عرفانی را از امامان توسط صوفیه نپذیرفته و آن را از جهل صوفیه دانسته است و نیز بیان کرده که تنها فرقة حقة صوفیه، فرقه‌ای است که از اسرار الاهی بهره‌مند است و به امامان معصوم ایمان ظاهری و باطنی دارد. به عقیدة وی، امامان منبع علوم و معدن اسرارند و صوفیه نیز سرّ ولایت را از امامان دریافت کرده‌اند و تنها فرقۀ حقۀ شیعه، شیعۀ دوازده امامی است.

سیدحیدر در بحث تعیین خاتم ولایت، برخی از آموزه‌های اصلی ابن عربی و شارحان او، به ویژه قیصری، را دگرگون ساخته و بر خلاف ابن عربی و برخی مریدانش ــ که حضرت عیسی (ع) را خاتم اولیای مطلق و ابن عربی را خاتم اولیای مقید معرفی می‌کنند ــ خاتم اولیای مطلق را حضرت علی (ع) و خاتم اولیای مقید را حضرت مهدی(ع) معرفی کرده و سبب اشتباه ابن عربی و قیصری را در این مسئله پیروی آنان از مذهب تسنن و تعصب داشتن به آن دانسته است. به نظر کوربن با این تغییر یا اصلاح، آموزه‌های ابن عربی تا به امروز در حکمت شیعی ادغام شده است.(همان، مقدمه، ص 14)

برخی از ابتکارات سیدحیدر در جامع الاسرار اینهاست:

ارجاع حضرات خمس به حضرات ثلاث

ارائة وحدت وجود در قالب توحید وجودی

طرح مسائل عرفانی در فضا و چارچوبی کاملاً شیعی، و به عبارتی تأکید بر ارائة وجه عرفانی شیعه (همان، صص ۷۶ـ۷۷، ۱۰۰، ۵۵۹)

وی در جامع الاسرار بر تثلیث عالم (اعم از تثلیث، فردیت تثلیثی اعتباری، فردیت تثلیثی خارجی) تأکید کرده و سعی در ارائة تثلیثی مطالبِ عرفانی داشته است. بر این اساس، حضرات خمس را به حضرات سه گانه ارجاع داده (همان صص ۳۵۱ـ۳۵۲، ۵۵۹) و اصل سوم را بر مبنای سه مفهوم بنیادین عرفان شیعی مطرح کرده و ضمن پذیرش تثلیث محمدی (عطر، نماز و زن) و تثلیث الاهی (علم، اراده و امر)، تثلیث عیسوی (پدر، پسر، روح القدس) را رد کرده است. (همان صص۳۵۱ـ۳۵۲)

در جامع الاسرار، (آملی، جامع الاسرار، ص ۳۴۴، ۳۴۶ـ۳۴۷) شریعت و طریقت و حقیقت، به عنوان حقیقت واحدی که دارای اعتبارات گوناگون‌اند، معرفی می‌شود. همچنین مؤلف، الحاد اسماعیلیه را در نفهمیدن چگونگی برتری ولایت بر نبوت، و الحاد نُصَیرِیه (فرقه‌ای از غالیان در نواحی شام) را در نفهمیدن حقیقت ولایت و خواص آن بیان می‌کند. (همان صص 387 و 388)

سیدحیدر از آرای فلاسفه در باب قاعده الواحد (نفی صدور کثیر از واحد) و نفی علم حق به جزئیات، و آرای معتزله و اشاعره در باب وجود و ذات حق و عینیت یا زیادت صفات حق انتقاد کرده و معتقد است که با تحصیل علوم رسمی و کسبی (= علم کلام و فلسفه) نه تنها معرفت اللّه حاصل نمی‌شود بلکه شکوک و شبهه‌های انسان افزایش می‌یابد. (همان صص ۴۷۴ـ ۴۷۸، ۴۸۱ـ ۴۸۸.)

حکما و عرفای بزرگی چون شیخ بهائی و قطب الدین نیریزی با جامع الاسرار آشنا بوده و مؤلفش را سید جلیل القدر و عارف معتقد به وحدت وجود خوانده‌اند. (حیدربن علی آملی، اسرارالشریعة و اطوار الطریقة و انوارالحقیقة، چاپ محمد خواجوی، تهران ۱۳۶۲ش ص 29 مقدمه خواجوی)

 

از جامع الاسرار نسخه‌های خطی متعددی از زمان‌های گوناگون به جا مانده که حاکی از شناخته شده بودن آن نزد اندیشمندان و محققان است. این کتاب به تصحیح عثمان اسماعیل یحیی و هانری کربن و با مقدمه‌ای از هر یک از آنها، به انضمام کتاب‌شناسی آثار سیدحیدر آملی که عثمان یحیی تنظیم کرده بود، در ۱۳۴۷ش چاپ و در ۱۳۶۸ش تجدید چاپ شد.

کتاب با عنوان «جلوه دلدار» توسط یوسف ابراهیمیان آملی به زبان فارسی برگردانده شد.