عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

در این دوره با رشد و گسترش عرفان ادبی روبرو هستیم. البته بسترها و زمینه‌های عرفان ادبی در دوره نخستین وجود داشت، اما در این دوره با کمال عرفان ادبی روبرو هستیم. در این دوره، عرفان ادبی به پختگی کامل می‌رسد و اصطلاحات خاص خودش را می‌یابد و دغدغه‌های احساسی و احساسات پاک پشت صحنه عارف را به چشم می‌آورد. زبان آنقدر غنی می‌شود که بر زبان ادبی تأثیر می‌گذارد.

 عرفان ادبی در این دوره با شخصیت‌هایی چون حافظ، مولانا، عطار، عراقی، شبستری و ... به اوج خودش می‌رسد و آنقدر شکوفائی در این دوره است که گاهی عرفان اسلامی را با ادبیات عرفانی می‌شناسند. ادبیات عرفانی در عین اینکه از مضامین عرفانی استفاده کرده، سعی دارد بُعدی از ابعاد عرفان که در پشت تجربه‌های سالکانه و عارفانه مستور مانده را به چشم بیاورد. اگر فقط همین بُعد از عرفان در دوره دوم به شکوفائی می‌رسید،کافی بود دوره دوم را دوره‌ای مستقل و جدا از دوره اول قرار دهیم.

منابع :

  • یزدان پناه-سید یدالله، سیری در تاریخ عرفان اسلامی، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)