سید حیدر بن علی بن حیدر عبید حسینی آملی به یکی از خانوادههای بزرگ سید آمل تعلق دارد شهری که ساکنان آن از همان آغاز شیعه بودند... ایشان وزیر فخرالدوله بود و در سال 750 آمل را ترک کرد و او در این زمان سی ساله بوده است. شجرهنامه وی به امام زین العابدین علیه السلام میرسد. در ابتدا در آمل به تحصیل پرداخت و سپس جهت تحصیل به استرآباد خراسان میرود و از آنجا به اصفهان میرود. بعد از انقلاب روحی و ترک آمل با خرقهای ژنده به زیارت اماکن مقدسه تشیع و سپس بیت المقدس و مکه میرود. سید حیدر کتب زیادی دارد که از آن جملهاند: جامع الاسرار و تفسیر محیط اعظم. (جامع الاسرار و منبع الانوار با مقدمههای هانری کربن و عثمان یحیی)
سید حیدر آملی، (زنده تا ۷۸۷ق)عارف شیعی قرن ۸ق. وی در آمل، خراسان، استرآباد و اصفهان به تحصیل معقول و منقول پرداخت و به زادگاه خود بازگشت. در بازگشت، حاکم طبرستان وی را وزیر خود ساخت. پس از چندی، از مقام وزارت و همۀ بهرهمندیهای دنیوی کناره جست و راهی زیارت اماکن مقدس شیعه، بیت المقدس و سپس مکه شد. پس از آن به عراق رفت، در آنجا ماند و از تعالیم نصیرالدین کاشانی حلی و فخرالمحققین فرزند علامه حلی بهرهمند شد.
دو منبع معتبر درباره سیدحیدر زندگینامهای است که خود او در مقدمه تفسیر المحیط الاعظم و نیز در مقدمه نصّ النصوص نوشته است.
بنا بر قول خود در مقدمه تفسیر المحیط الاعظم، نسب او با نوزده پشت به امام سجاد (علیه السلام) میرسد. او در شهر آمل به دنیا آمد و سال تولد او حدود ۷۲۰ق بوده است. زیرا خود وی میگوید در زمان بیان مهاجرتش به عراق میگوید که در زمان ورد به عراق در سال ۷۵۱ق، ۳۰ ساله بوده است. (کربن، هانری، سید حیدر آملی: شرح احوال، آثار و آراء جهانشناسی، ترجمه: نوذر آقاخانی، تهران: انتشارات حقیقت، ۱۳۸۸ش ص 18-19)
او در زندگینامۀ نخست نوشته است که از اوان کودکی تا ۳۰ سالگی به تحصیل عقاید شیعه اشتغال داشته، سپس به تحصیل معقول و منقول میپردازد.
تحصیلات وی ابتدا در آمل بوده است. او تا حدود ۲۰ سالگی در آمل بوده است. سپس برای تحصیل به خراسان و استرآباد و از آنجا به اصفهان رفت و چند سال در آنجا مقیم شد. او در حدود ۲۵ سالگی به زادگاه خود آمل بازمیگردد. (همان ص 20)
در زمان بازگشت سید حیدر به آمل، حکمران طبرستان، فخرالدوله حسن فرزند شاه کیخسرو ابن یزدگرد بود. ملک فخرالدّوله سید حیدر را گرامی میداشت و او را در زمرۀ نزدیکان و محرمان خود قرار داد و سرانجام سید حیدر را وزیر خود کرد.
در این دوره، سید حیدر از همۀ مواهب زندگانی دنیوی برخوردار بود. امّا دقیقاً در اوج این زندگانی مرفّه، که نشان از آیندهای درخشان داشت، به تلخی و پوچی آن پی میبرد. (همان صص 20-21)
همین طور بود تا زمانی که داعیۀ حق در باطن من غلبه کرد؛ خداوند، فساد حالتی را که در آن بودم، یعنی غفلت و جهل و نسیان را بر من آشکار کرد و دور شدن و ضلالتم از راه حق و نیز بر طریق طغیان و گمراهی بودنم بر من پدیدار شد. پس با خداوند در خفا نجوا کردم و از او آزادی از همۀ اینها را خواستم. پس در من شوقی تام به ترک و تجرید و توجه به حضرت حق به قدم توحید پیدا شد. دانستم که اینها، تا زمانی که در نزد ملوک در وطن خود و در همنشینی دوستان و برادرانم هستم غیرممکن خواهد بود. (همان ص 21)
«... حال من تا رسیدن به مکه اینچنین بود. حج واجب و فرائض و نوافل از مناسک و غیرمناسک را در سال ۷۵۱ انجام دادم و قصد مجاورت کردم. بعد در من اشتیاق مجاورت در مدینه پدید آمد، زیرا مدفن رسول الله(صلی الله علیه و آله) و اولاد او و اصحاب او را زیارت نکرده بودم. پس به سوی مدینه شدم، رسول خدا را زیارت کردم و قصد مجاورت در مدینه کردم. لکن موانعی پیدا شد که بزرگترین آنها بیماری صوری و جسمانی بود. بدین دلیل مجبور به بازگشت به سوی عراق و مکان مألوف خود یعنی مشهد مقدّس غروی (نجف) شدم.
پس به سلامت بازگشتم و در آنجا سکنی گزیدم و به ریاضت، خلوت، طاعت و عبادتی که بالاتر و سختتر از آن ممکن نبود مشغول شدم...» (کربن، سید حیدر آملی: شرح احوال، آثار و آراء جهانشناسی، ص۲۵-۲۶؛ نقل از: نص النصوص، ص ۵۳۵ – ۵۳۶)
با این عبارت ناتمام، گزارش سید حیدر از زندگی خود در مقدمۀ تفسیر المحیط الاعظم و متعاقباً دورۀ اول زندگی او به پایان میرسد. (کربن، هانری، سید حیدر آملی: شرح احوال، آثار و آراء جهانشناسی، ترجمه: نوذر آقاخانی، تهران: انتشارات حقیقت، ۱۳۸۸ش ص 22)
سید حیدر بعد از ترک همه چیز، تنها خرقهای مستعمل را نگه داشت و برای زیارت اماکن مقدس شیعه و بیت المقدس و سپس مکه، قدم در راه میگذارد.
این بار سید حیدر تنها با صوفیه مراوده میکند و با آنان عهد برادری و فتوت میبندد. سید حیدر خود را تحت تعلیم شیخی به نام نورالدین طهرانی قرار میدهد: (همان) و کان عارفاً زاهداً مقبولاً عند الخاص» (این شیخ عارفی بزرگ و زاهدی مورد قبول خواص بود) (همان)
دورۀ دوم (مرحلۀ اول دورۀ عراقی)
سید حیدر در سال ۷۵۱ق به مکه و مدینه رفت و قصد داشت در آنجا بماند. اما به دلیل بیماری، به عراق و اماکن متبرکه شیعه بازگشت. (همان صص 22-23)
دربارۀ این دوره، تذکرهنویسان معتقدند که سید حیدر از تعلیمات دو شیخ بزرگ، مولانا نصیرالدین کاشانی حلّی (درگذشته ۷۵۵ق) و فخرالمحققین (۶۸۲ – ۷۷۱ق) فرزند علامه حلّی بهرهمند شده است. (افندی، عبدالله، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، مطبعة الخیام، بی تا ج2 ص 222)
سید حیدر اجازۀ خود را در سال ۷۶۱ق از فخرالمحققین دریافت کرد ( امین، اعیان الشیعه، ج 6، ص 272) و رسالۀ رافعه الخلاف را (در باب توجیه نظر و عمل امام اول در برابر سه خلیفۀ اول) به درخواست وی نوشت و با او چند مکاتبۀ علمی داشته است. (کربن، هانری، سید حیدر آملی: شرح احوال، آثار و آراء جهانشناسی، ترجمه: نوذر آقاخانی، تهران: انتشارات حقیقت، ۱۳۸۸ش ص 23)
دورۀ سوم (مرحلۀ دوم دورۀ عراقی)
ازآنجا که رساله فی معرفه الوجود در سال ۷۶۸ق در نجف نوشته شده است، تاریخ همین رساله را به عنوان شاخصی برای تعیین مرحلۀ دوم دورۀ عراقی انتخاب میکنیم. (همان)
تاریخ درگذشت وی را نمیتوان به طور دقیق تعیین کرد. اما با این حال نقل شده است که یکی از آخرین کتابهایش، یعنی رسالة العلوم العالیه را در سال ۷۸۷ق تألیف کرده است. (کربن، هانری، «سید حیدر آملی؛ متألّه شیعی عالَم تصوف»، ترجمه: ع. روجبخشان، در: محمد کریمی زنجانی اصل، عرفان شیعی به روایت سید حیدر آملی، تهران: اطلاعات، ۱۳۸۵ ص 141)
سید حیدر شیعۀ امامی است. برای او تشیع، اسلام تام و باطن اسلام است. اسلام تام است، چرا که مبنای آن بر شریعت، طریقت و حقیقت گذاشته شده است. باطن اسلام است، چرا که حقیقت همانا باطن شریعت است و آنانی که خود، هم گنجینه و هم خازن این باطناند همانا ائمۀ شیعه هستند. (کربن، هانری، سید حیدر آملی: شرح احوال، آثار و آراء جهانشناسی، ترجمه: نوذر آقاخانی، تهران: انتشارات حقیقت، ۱۳۸۸ش ص 28) به عقیدۀ او تعلیمات ائمۀ هدی اصولاً به باطن فرمان میدهند. یعنی به باطن و «هفت عمقِ باطنی» وحی قرآنی رهنمون میشوند. ( کربن، سید حیدر آملی؛ متألّه شیعی عالَم تصوف، ص۱۴۰)
نظریۀ اصلی این است که شیعیان حقیقی، صوفیهاند؛ قضیهای که معنای آن جز با درک عکس آن فهمیده نمیشود. یعنی صوفیان حقیقی نیز شیعیان حقهاند. (کربن، هانری، سید حیدر آملی: شرح احوال، آثار و آراء جهانشناسی، ترجمه: نوذر آقاخانی، تهران: انتشارات حقیقت، ۱۳۸۸ش ص 28-29)
آنچه عمدتاً در آثار سید حیدر آملی جلب نظر میکند، اقوالی است که از سعدالدین حمویی [احموی، حمویه (متوفی در ۶۵۰ق)] نقل کرده است و پیوند سرسپردگی شخصی او با امام غایب، معروف همگان است. از آثار سید حیدر آملی میتوان دریافت که حکمت الاهی و عرفان ابن عربی با چه سرعتی و به چه سبب در محیط تشیع پذیرفته و هضم شد، البته با بذلِ توجه به نکتهای مهم و آن این که «خاتم الاوصیاء» چه کسی است. (کربن، سید حیدر آملی؛ متألّه شیعی عالَم تصوف، ص۱۳۶)
حیدر آملی همچون یکی از مهمترین و مؤثرترین عاملان ادغام اندیشۀ ابن عربی در اندیشۀ شیعه ظاهر میشود. تمامی فلسفه وجود حیدر آملی، نظریه او درباره توحید باطنی و ظاهری، درباره اسماء الهی و مظاهر آن در ادامه و تصمیم تعلیمات ابن عربی قرار دارد. اما در یک مورد حیدر آملی، علی رغم احترام عمیق به ابن عربی در مورد مسئلهای پر اهمیت برای نبوت و امامت به تفصیل و به شدت از او انتقاد میکند، یعنی مسئلهای که به شخص «خاتم ولایت» مربوط میشود.
بدین ترتیب حیدر آملی اگر چه با توجه به شواهدی که میآورد مسئله ارتباط میان تصوف و تشیع را به شیوهای سنتی طرح میکند اما با توجه به مقولات رایج در اسلام شناسی غربی میتوان گفت که این شیوه طرح در نهایت اصالت است. تعریف شیعی خاتم ولایت برخی از خطوط اصلی تعلیمات ابن عربی را دگرگون میسازد اما به بهای این تغییر یا بهتر بگوییم اصلاح است که تعلیمات ابن عربی تا امروز در حکمت شیعی ادغام شده و به همین دلیل آثار حیدر آملی مبین لحظهای حساس در این تحول است.
آثار حیدر آملی از این نظر دارای اهمیت است که به علت اصلاحی که در مسئله امامت و نبوت در تعلیمات ابن عربی وارد مینماید ما را در برابر این سؤال قرار میدهد که چگونه تعلیمات ابن عربی که در نوشتههایی با ابعاد بسیار بزرگ طرح شده به راحتی در اندیشه شیعی ادغام شده است گویی کهاندیشه شیعی، تعلیمات ابن عربی را جزیی از خود تلقی کرده است؟ (همان صص 14-15)
تألیفات
سید حیدر در مقدمۀ جامع الاسرار آثار خود را معرفی کرده است:
· تأویلات یا منتخب التأویل(عربی)
· رسالة الارکان (عربی)
· رساله الامانه (عربی)
· رسالة التنزیه (فارسی)
· جامع الحقائق (فارسی)
· امثلة التوحید (فارسی)
· رسالة رافعه الخلاف عن وجه سکوت امیرالمؤمنین عن الاختلاف(عربی)
· نص النصوص (عربی)
· جامع الاسرار (عربی)
· رسالة العلوم العالیه (عربی)
· تفسیر المحیط الاعظم و البحر الخضم فی تاویل کتاب الله العزیز المحکم
چهار رسالۀ نخست را خود مؤلف در ابتدای مقدمۀ جامع الاسرار به عنوان تألیفات متقدم خویش آورده است. سید حیدر همچنین در پایان جامع الاسرار، به نام رسالة التنزیه به همراه جامع الحقائق و امثلة التوحید تصریح کرده است.
کتاب کشکول فیما جری علی آل محمد در سال ۱۳۷۲ق به وسیلۀ عبدالرزاق موسوی در نجف چاپ شده است. اما چنین به نظر میرسد که این کتاب تألیف یکی از مؤلفان همنام سید حیدر است.
(کربن، هانری، «سید حیدر آملی؛ متألّه شیعی عالَم تصوف»، ترجمه: ع. روجبخشان، در: محمد کریمی زنجانی اصل، عرفان شیعی به روایت سید حیدر آملی، تهران: اطلاعات، ۱۳۸۵ صص 143 تا 146)
منابع :
· یزدان پناه-سید یدالله، سیری در تاریخ عرفان اسلامی، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)