عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

سیدنورالدین نعمت‌الله معروف به شاه نعمت الله ولی شاعر صوفی ایرانی در قرن هشتم و مؤسس سلسله نعمت‌اللهیه می‌باشد. وی از سادات حسینی بود و نسبش با نوزده واسطه به پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) می‌رسید.

«سید نور الدین نعمت الله بن محمد بن کمال الدین یحیی کوه بنانی کرمانی»، در سنه ۷۳۱/ ۷۳۰ در قصبه کهستان از اعمال هرات متولد شد. برخی محل تولد او را کوه بنان کرمان یا حلب گفته‌اند. (دیوان شاه نعمت الله ولی، مقدمه، ص۵)

وی در ۸۳۲ یا ۸۳۴ در ماهان کرمان وفات یافت.(همان) او فرزند «میر عبدالله ولی»، از بزرگان عرب بوده است. نسبت او با نوزده نسل به رسول اکرم می‌رسد. امیر خلیل الله، نوه او تولد جد خود را روز چهارشنبه چهاردهم ربیع الاول دانسته است و اسد الدین نصر الله، تولد او را پنج شنبه بیست و دوم رجب در قصبه کوه بنان کرمان ذکر کرده است.

سیدنورالدین نعمت‌الله بن عبدالله بن محمد معروف به شاه (از سده هشتم هجری به بعد اولیای الهی را «شاه» می‌خواندند.) نعمت‌الله ولی (شیرازی‌، محمدمعصوم، طرائق الحقائق‌، ج۳، ص۱، تهران، سنایی‌، چاپ اول‌، بی‌تا) مؤسس فرقه نعمت‌اللهی (مشکور، محمدجواد، فرهنگ فرق اسلامی، ص۴۴۷، مشهد، آستان قدس رضوی‌، چاپ دوم‌، ۱۳۷۲ش) از سادات حسینی بود و نسبش با نوزده واسطه به پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم) می‌رسید. (شیروانی‌، زین‌العابدین، ریاض السیاحة، ج‌۱، ص۵۸۳، تهران، سعدی‌، چاپ اول‌، ۱۳۶۱ش)

پدرش، میرعبدالله، از علما و دانشمندان شهر حلب به‌ شمار می‌رفت. (ولی، شاه نعمت‌الله، دیوان شاه نعمت‌الله ولی، مقدمه، ص۹، کرمان، خانقاه نعمت‌اللهی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش)

سید نعمت‌الله ولی در سال ۷۳۰ هـ.ق در شهر حلب متولد شد. ایشان در سال ۸۳۴ هـ.ق در سن ۱۰۴ سالگی درگذشت. (حسینی جلالی، سیدمحمدحسین، فهرس التراث، ج‌۱، ص۷۵۹، قم، دلیل ما، ۱۴۲۲ق)

پدر شاه نعمت‌الله ولی در اوانِ کودکی او، از شهر حلب به ناحیه «مَکران» (سرزمینی ساحلی در جنوب شرقی ایران) مهاجرت می‌کند و سید نعمت‌الله، کودکی و جوانی خود را در ایران می‌گذراند. وی در دوران جوانی به فراگیری علوم متداول زمان پرداخت. (ولی، شاه نعمت‌الله، دیوان شاه نعمت‌الله ولی، مقدمه، ص۹، کرمان، خانقاه نعمت‌اللهی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش) شاه نعمت‌الله قسمتی از عمر خود را با امیر تیمور و پسرش سلطان شاهرخ تیموری معاصر بود.

با این‌که امیر تیمور با عرفا و بزرگان تصوف اظهار ارادت می‌نمود، بعد از مدتی، از توقف شاه نعمت‌الله ولی در سمرقند نگران گردید؛ زیرا مریدان زیادی به آستان سید جمع شدند. افرادی به او حسادت ورزیدند و این خبر را به امیر تیمور رساندند. امیر تیمور به توهم آن‌که شاید فتنه‌ای ایجاد شود، کسی نزد سید فرستاد و او را از توقف در سمرقند منع کرد. (راوندی‌، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج‌۳، ص۴۷۲، تهران، نگاه‌، چاپ دوم‌، ۱۳۸۲ش)

او در پنج سالگی با تصوف و عرفان آشنا شد و پدرش میر عبدالله، او را به مجالس صوفیه می‌برد. شهر حلب در آن زمان مرکز مکتب وحدت وجودی ابن عربی بود. شاه نعمت الله از این فرصت استفاده کرده و در حلب در خدمت محی الدین بن عربی قرار گرفت و از مکتب و عرفان او بهره برد. شاه نعمت الله برای پیشرفت در علوم و فراگیری بیشتر علوم دینی به شیراز سفر کرد. شهر شیراز در آن زمان از مراکز اصلی دروس فقه و مذاهب سنی بود. شاه نعمت الله برای یافتن مرشد و مراد خود به این سو و آن سو و در خدمت شیوخ و مشایخ زیادی قدم برداشت. شاه نعمت الله علوم مقدماتی را نزد شیخ رکن الدین شیرازی تحصیل کرده و علم بلاغت را خدمت شیخ شمس الدین مکی و حکمت را نزد سید جلال الدین خوارزمی و اصول و فقه را نزد قاضی عضد الدین ایجی آموخت. چون علوم ظاهری، طبع او را قانع نمی‌کرد، سال‌ها به ریاضت و تصفیه و تزکیه باطن مشغول گردید و در پی مراد به سیر و سفر پرداخت تا عاقبت به مکه مشرف شد و از دست شیخ عبدالله یافعی یکی از عرفای عصر خویش خرقه پوشید.

شاه نعمت الله از اقطاب صوفیه قرن هشتم و نهم هجری است که طریقتی جدید در تصوف ایجاد کرد و پیروان سایر طریقت‌ها را نیز تحت تاثیر خود قرار داد. او از جمله شعرای تصوف ایران و قطب دراویش نعمت اللهی و مؤسس سلسله مشهور نعمت اللهی است. شاه نعمت الله، به سیر و سفر در ممالک مصر و حجاز و ترکستان و ایران پرداخت و به نشر عرفان و تصوف همت گمارد. او ۲۴ ساله بود که در مکه با شیخ عفیف الدین یافعی دیدار کرد. شیخ یافعی به سلسله‌های طریقت شاذلیه و قادریه متصل می‌شد. شاه نعمت الله هفت سال را با او سپری کرد و از او علوم و دانش‌های معنوی زیادی آموخت. شاه نعمت الله بعد از آن به مصر رفت و در آنجا به سوی جهان فرهنگ ایرانی روی آورد. وی در بازگشت به ایران، پس از ازدواج با نوه دختری میر حسینی هروی، به سوی کوه بنان کرمان عزیمت کرد و در آنجا به ریاضت طویل المدتی پرداخت که مکان مورد نظر به نام تخت امیر معروف است. در طول این مدت، افراد بسیاری در نزد او به تحصیل علوم و معارف صوفیه پرداختند واز محضر او استفاده کردند. شاه نعمت الله ولی دارای دیوانی است که مشتمل بر قصاید و غزلیات و ترجیعات و... است که از لحاظ ادبی متوسط به شمار می‌رود.

شاه نعمت‌الله، در مکتب استادانی (مانند «شیخ رکن‌الدین شیرازی»، «شیخ شمس‌الدین مکی» و «قاضی عضد‌الدین ایجی») علم کلام، بلاغت و فقه را آموخت. سپس سال‌ها به ریاضت و تصفیه و تزکیه باطن مشغول گردید و به سیر آفاق و انفس پرداخت و در سن ۲۴ سالگی در مکه معظمه از دست شیخ عبدالله یافعی خرقه پوشید و از جمله مریدان او گردید.

شاه نعمت‌الله پس از آن، دست به مسافرت‌های گوناگونی می‌زند. وی از راه مصر، شام و آذربایجان به ماوراءالنهر می‌رود و پس از مدتی اقامت در سمرقند، عاقبت در کرمان رحل‌ اقامت می‌افکند. در ماهان، خانقاه، باغ و حمّام می‌سازد و بیست و پنج سال باقی‌مانده عمر خود را در ماهان می‌گذراند.

قرون هشتم و نهم، سیطره افکار و آرای محی‌الدین ابن‌عربی در تصوف و عرفان است. تقریباً تمام فرقه‌های مختلف تصوف، نظیر نقشبندیه، نوربخشیه و مولویه، مروّج آرای ابن عربی هستند. شاه نعمت‌الله نیز از این قاعده مستثنا نیست و از جمله شارحان مهم نظریه‌های ابن عربی به‌شمار می‌رود. شاه ولی به محی‌الدین ابن عربی به دیده تکریم و احترام می‌نگریست و کتاب «فصوص الحکم» او را از حفظ بود و حتی یکی از مفصل‌ترین رساله‌های خود را به شرح ابیات «فصوص الحکم» اختصاص داده است.

به‌طور کلی می‌توان گفت آثار شاه ولی ـ اعم از منظوم و منثور ـ آیینه تمام‌نمای آرای ابن عربی (نظیر وحدت وجود، انسان کامل، مسئله قطب و ولایت و علم اسرار حروف و نقطه) است.

آثار شاه نعمت‌الله به دو دسته منظوم و منثور تقسیم می‌شوند. مهم‌ترین اثر منظوم شاه ولی، دیوان اشعار اوست که شامل قصاید، غزلیات، قطعات، مثنوی‌ها و رباعیات است که بالغ بر دوازده هزار بیت می‌باشد. بعضی از اشعار و ابیات این دیوان منسوب‌ به اوست. همه آنها از نوع اشعار عرفانی و حاوی اشارات و توضیحات درباره عقاید و افکار متصوفه می‌باشد.

تعداد رسالات منثور شاه نعمت‌الله را تا پانصد ذکر کرده‌اند؛ البته تاکنون انتساب ۱۱۴ رساله به او مسلم شده است. نثر این رساله‌ها اغلب مشکل و پیچیده است و اکثراً از ویژگی‌های نثر قرن هشتم و نهم برخوردار است. (ولی، شاه نعمت‌الله، دیوان شاه نعمت‌الله ولی، مقدمه، ص۱۰-۱۱، کرمان، خانقاه نعمت‌اللهی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش)

سرانجام در سال ۸۳۴ هـ.ق در ماهان دار فانی را وداع گفت و او را در همان باغ خود در ماهان به خاک می‌سپارند. (همان ص 9) بعدها به دستور سلطان احمدشاه دکنی (پادشاه دکن) بنای باشکوه و بقعه‌ای بر آرامگاه او بنا کردند. (سایکس‌، سرپرسی، تاریخ ایران، ج‌۲، ص۲۲۴ ۲۲۵، ترجمة فخر داعی گیلانی‌، سیدمحمدتقی، تهران، افسون‌، چاپ هفتم‌، ۱۳۸۰ش) بقعه وی در ماهان کرمان واقع است. (قدیانی‌، عباس، فرهنگ جامع تاریخ ایران، ج‌۲، ص۵۱۶، تهران، آرون‌، چاپ ششم‌، ۱۳۸۷ش)