از برای ذات مقدس حق جلّ و علا اعتباراتی است که برای هر اعتباری اصطلاحی مقرر شده:
یکی، اعتبار ذات من حیث هی. که به حسب این اعتبار ذات مجهول مطلق و هیچ اسم و رسمی از برای او نیست، و دست آمال عرفا و آرزوی اصحاب قلوب و اولیا از آن کوتاه است. و گاهی از آن در لسان ارباب معرفت به «عنقای مُغرِب» تعبیر شده: «عنقا شکار کس نشود دام بازگیر». و گاهی تعبیر به «عماء» یا «عمی» شده:
روی أنّه قیل للنّبیّ، صلّی الله علیه و آله: أین کان ربّک قبل أن یخلق الخلق؟ قال: فی عماء.
و گاهی تعبیر به «غیب الغیوب» و «غیب مطلق» و غیر این ها شده است.
گرچه تمام تعبیرات از آن کوتاه است، و «عنقا» و «عماء» و دیگر تعبیرات به حسب ذوق عرفانی، مطابق با ضربی از برهان، راجع به این مقام نیست.
و اعتبار دیگر، اعتبار ذات است به مقام تعین غیبی و عدم ظهور مطلق. که این مقام را «احدیّت» گویند. و اکثر آن تعبیرات با این مقام سازش دارد. و در این مقام اعتبار اسماء ذاتیه، به حسب اصطلاح علمای اسماء، شود، مثل «باطن» مطلق و «اوّل» مطلق و «علیّ» و «عظیم». چنانچه از روایت کافی استفاده شود که اوّل اسمی که حق برای خود اتخاذ فرمود «العلیّ» و «العظیم» بود.
و دیگر، اعتبار ذات است به حسب مقام واحدیت و جمع اسماء و صفات. که از این مقام تعبیر شده به مقام «واحدیت» و مقام «احدیت جمع اسماء» و «جمع الجمع» و غیر آن. و این مقام را به حسب اعتبار احدیت جمع، مقام «اسم اعظم» و «اسم جامع الله» گویند.
منابع :
- امام خمینی (ره)، چهل حدیث؛ صص 623 و 624