عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

گرچه خداوند آرامش دل را ثمر یاد حق دانسته و فرموده است:

«أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» (رعد/۲۸)؛

«آگاه باشید که فقط با یاد خدا دل‌ها آرامش می‌یابد».

اما آدمی تا به کمال نرسد، از خوف و حزن بیرون نیست، زیرا غیر کامل در تیررس شیطان است و گاه شیطان او را رنگ می‌کند، گرچه بلافاصله متنبّه گردد و برگردد. قرآن دربار این گروه چنین می‌گوید:

«إِنَّ الَّذِینَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِنَ الشَّیطَانِ تَذَکَّرُوا فَإِذَا هُمْ مُبْصِرُونَ»( اعراف/۲۰۱)؛

«در حقیقت کسانی که از خداوند پروا دارند، چون وسوسه‌ای از جانب شیطان به ایشان رسد، خدا را به یاد آورند و ناگاه بینا شوند».

اما اولیای الهی چنین نیستند. آنان را نه خوفی نسبت به آینده است و نه حزنی نسبت به گذشته.

«أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلا هُمْ یحْزَنُونَ»( یونس/۶۲)؛

«حقّا که اولیاء الهی را نه ترسی است و نه حزنی».

آنان به آرامش مطلق رسیده‌اند، زیرا«فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ»(قمر/۵۵)؛

«در جوار خدای توانا آرمیده‌اند».

آری، آن کس که از نفس گذشت و به خدا پیوست، از هر گونه رنج و غم رسته است و در حرم امن الهی آرمیده است.


منابع :

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، صص 113 تا 114