گاه ممکن است کسی به خاطر تسلطش بر مباحث عرفان نظری گمان کند شاهد وصل را در آغوش دارد. طبیعی است که چنین کسی پای در راه نمیگذارد. این شبهه آنگاه تقویت میشود که شخص خام دیگری او را سالک و عارف بپندارد. صاحب این قلم به چشم خود کسانی را دیده است که در مباحث نظریِ سیر و سلوک ماهر بودهاند و گاه دیگران آنان را سالک و عارف میپنداشتهاند، ولی هرگز در این راه گامی نزده و طریقی نپیمودهاند.
اینکه گفتهاند: «العلم هو الحجاب الاکبر» اینجا رخ مینماید. عارف کامل مرحوم حاج سید احمد کربلایی میگوید:
«و أظرف شیء فی اهل العلوم الرسمّیة [و ظریفترین نکته در دارندگان دانشهای رسمی] آن است که معانی عالیة دقیقه را با الفاظ ادا میکنند و روحشان از آنها خبری ندارد. لالایی را میگویند، ولی خوابشان نمیبرد. میگویند: حمام است، ولی نمیدانند خانه کیست. «و هذا من اعظم حجب سبحات وجهه الکریم»؛ [این از بزرگترین حجابهای جلال و عظمت الهی است(علامه حسینی تهرانی، سید محمدحسین، توحید علمی و عینی، ص۱۲۱).
منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، صص 127 تا 128