ممکن است کسی به علت ابتلا به پارهای گناهان از توفیق اطلاع یا اقدام نسبت به سفر الی الله محروم بماند. در دستگاه خداوند همه چیز حساب دارد و یکی از حسابهای الهی تأثیردهی به خوبیها و بدیهای بندگان است. همة پاداشها مربوط به جهان برزخ و آخرت نیست. برخی پاداشها را نقد میدهند. گرچه به یک اعتبار در دستگاه الهی نسیه معنا ندارد. در روایات است که گاه گناهِ روز، مؤمن را از تهجّد در شب بازمیدارد. پس ممکن است گناه یا گناهانی توفیق قدم نهادن در راه خدا را از آدمی بگیرد. شاید آزار اولیای خدا یکی از این گناهان باشد.
در روایت است که یزید از امام سجاد علیهالسلام پرسید:
چه کند که از جرمش کاسته شود و امام علیهالسلام نماز غفیله را به او تعلیم کردند و سپس به دیگران فرمودند: میدانم که موفق نمیشود.
آری:
زاهد ار راه به رندی نبرد، معذور است
عشق کاری است که موقوف هدایت باشد(دیوان حافظ)
و شاید یکی دیگر از این گناهان فخر فروختن در درون بر خداوند به خاطر عبادت باشد. آن کس که عبادت خود را میبیند و بدان مفتخر است، به مراتب از آن بندة عاصی که از عصیان خود خجل است، از خدا دورتر است که این جامة نیاز بر تن دارد و او جامة کبر و آز و در این راه خاکساری میخواهند، نه گردنفرازی.
منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، صص 129 تا 130