عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

سفر الی الله سفری به عالم معنا و ماورای مادّه است. منازل این سفر و همۀ آنچه سالک این سفر در این منازل می‌بیند و می‌چشد اموری مجرد است و در مورد مجرد گفته‌اند:

رو مجرد شود مجرد را ببین

دیدن هر چیز را شرط است این

منازل و حالات سلوکی نه قابل عکس‌برداری است و نه قابل فیلم‌برداری. فقط قابل حکایت‌گری است، آن هم حکایتی ناقص و نارسا و فقط توسط کسانی که خود این راه را رفته و مزۀ آن را چشیده‌اند که «حلوای تنتنانی تا نخوری ندانی»( اشاره به داستان مرحوم آقا بزرگ تهرانی و حاج سید احمد کربلایی. ر.ک: توحید علمی و عینی، مقدمه). اما چرا حکایت‌گری سالکان و عارفان از مشهوداتشان نارساست؟ زیرا مطالب عرفا مطالبی است که گویا از زبان دیگر ترجمه شده است. عارف می‌خواهد آنچه را با دیدۀ دل و با تمام وجود خود شهود کرده است، با زبان عقل توضیح دهد. او می‌خواهد کشف را با زبان عقل، علم حضوری را با زبان علم حصولی، شهود درونی را با شعور ذهنی حکایت کند و روشن است که این جامه بر آن قامت رسا نیست.

اَلا إنَّ ثَوباً خیطَ من نَسجِ تِسعَۀو عشرینَ حرفاً عن مَعالیه قاصِر(منظومه حاج ملاهادی سبزواری، مقدمه) 

«لباسی که با ۲۹ حرف الفبا دوخته شده باشد بر بلندای قامت او کوتاه است».


منابع : 

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، صص 141 تا 142