عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

امیرمؤمنان علی صلواة الله علیه در دعای کمیل می‌فرماید:

«قَوِّ علی خِدمَتک جَوارحِی واشدُد علی العَزیمَۀ جَوانِحی»؛

«بارالها اعضا و جوارحم را برای خدمتت قوت بخش و قلبم را برای همتی عالی محکم گردان».

نگارندۀ این سطور بارها گفته است که «بلندهمت‌ترین انسان‌های روی کرۀ خاکی اولیا و عرفایند»، زیرا پیمودن راه خدا و رسیدن به حرم امن الهی جز با عزمی پولادین و همتی مردانه ممکن نیست. هنوز در گوشم طنین‌انداز است آخرین جمله‌ای را که استاد در اولین جلسه فرمودند: «کمر را محکم ببندید که در این راه همه چیز هست» و لذا در روایات چنین تاکید شده است:

«وَ اجعَل همّک همّاً واحداً»(بحارالانوار، ج۷۴، ص۲۸)؛

«اهتمام و کوششت را به یک امر معطوف کن».

همّ و غمت جز وصول به یار و چشیدن شهد دیدار نباشد. در اولین جلسه که خدمت استاد رسیدم، پیش از دستور دادن مطالبی فرمودند که هر یک درّی بود شاهوار و یکی این بود:

«بی‌تفاوت نباید باشید، بی‌تفاوتی یعنی خاموشی طلب و خاموشی طلب یعنی سکون و سکون مخالفِ حرکت است و سلوک یعنی حرکت».

البته استاد این مطلب را در ضمن توصیه به «دوام حزن» بیان داشتند.

آری:

همت بلند دار که مردان روزگار

از همت بلند به جایی رسیده‌اند

حافظ گوید:

بر سر تربت ما چون گذری همّت خواه

که زیارتگه رندان جهان خواهد بود

همو گوید:

غلام همت آنم که زیر چرخ کبود

ز هرچه رنگ تعلّق پذیرد آزاد است

آری باید مردِ راه بود و مشکلات را هیچ شمرد.

ز مشکلات طریقت عنان متاب ای دل

که مرد راه نیندیشد از نشیب و فراز(دیوان حافظ)


منابع : 

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، صص 142 تا 143