عارفان معتقدند:
1 - سیر و سلوک نیاز به راهنمای سفر و راه بَلَد دارد و او کسی جز انسان کامل نیست.
2 - شاگرد باید نسبت به استاد کامل تسلیم محض باشد.
3 - رشد سالک به مقدار تسلیمش نسبت به استاد کامل است. هرچه بیشتر تسلیم باشد، رشدش سریعتر، سالمتر و تضمینشدهتر است.
بر این اساس سالک باید بر بال و شهپر استاد بنشیند و سفر کند و این مطلب را بر خود بباوراند که استاد هم نَفس او را میبیند و هم درد او را میداند و هم درمان او را میتواند و اگر چنین اعتقادی ندارد، هرگز نباید بر آستان او سر بنهد. البته:
نه هر که چهره بر افروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند(دیوان حافظ)
استاد کامل نشانههایی دارد و شناخت او راه دارد که در بحث «راهنمای سفر» خواهد آمد، تاکید ما در اینجا بر این نکته است که در راه خدا مراحلی است که جز به همت استاد قابل گذر کردن نیست و همت استاد در صورتی مفید خواهد بود که همراه با تسلیم شاگرد باشد.
همتم بدرقۀ راه کن ای طائر قدس
که درازست ره مقصد و من نوسفرم(دیوان حافظ)
آری:
ترک این مرحله بیهمرهی خضر مکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی (دیوان حافظ)منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، صص 149 تا 150