عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

سفر الی الله آغاز زمانی دارد. آغازش از همان هنگامی است که سالک تصمیم به کوچ به طرف پروردگار می‌گیرد و با امید به مفاد این جملۀ سید الساجدین علیه السلام

«و انّ الرّاحلَ اِلیکَ قریبُ المسافۀ»( مفاتیح الجنان، دعای ابوحمزه ثمالی)

«مهاجر به سوی تو مسافتش نزدیک است».

او جهاد در راه خدا را آغاز می‌کند. به تعبیر عرفا شروع سلوک از «یقظه» است و یقظه و بیداری اولیه انسان در زمان خاصّی واقع می‌شود. حصول یقظه برای انسان غیر سالک علل گوناگونی می‌تواند داشته باشد که همه زیرمجموعۀ «نفحۀ رحمانی الهی» است. همان نفحه‌ای که رسول خدا صلا الله علیه وآله وسلم بدان اشاره فرمود:

«ألا و إنَّ لِرَبِّکُم فی اَیامِ دهرِکم نَفَحاتٌ ألا فَتَعَرَّضوا لها و لاتُعرِضوا عنها»( بحار الانوار، ج۶۸، ص۲۲۱. این روایت سه بار دیگر در بحار آمده است)؛

«آگاه باشید که پروردگارتان را در ایام زندگیتان نسیم‌هائی رحمانی است. آگاه باشید که خود را در معرض آنها قرار دهید و از آنها دوری نگزینید»

یقظه در انسان ممکن است در اثر وارد آمدن مصیبتی بر او و یا برخورد با انسان خودساختۀ صاحب نَفَسی و یا مطالعۀ قرآن یا کتب عرفان پیدا شود، ولیکن همۀ این امور مظاهر همان نفحۀ الهی است که در این ظواهر تجلّی کرده است.

سفر الی الله سفری به سوی فرازمان و فرامکان است، از این‌رو انجام و پایان زمانی ندارد.

گذشته از اینکه سفر دوم که سفر در حقّ است و سفر چهارم که سفر در خلق است، انتها ندارد، زیرا نه خداوند پایان دارد «وَ لَدَینَا مَزِیدٌ» (ق/۳۵)؛ «و در نزد ما بیشتر است» و نه فیض و مخلوقات او نهایت دارند.

«قُلْ لَوْ کَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِکَلِمَاتِ رَبِّی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِمَاتُ رَبِّی وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا» ( کهف/۱۰۹)؛

«بگو اگر دریا برای کلمات پروردگارم مرکب شود، قطعاً پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان پذیرد، دریاها پایان می‌یابد، هر چند مانندش را به مددش بیاوریم».

نتیجه اینکه در مجموع سفر سالک هیچ‌گاه پایان نمی‌پذیرد.

پس سفر الی الله گرچه آغاز دارد، اما چون پایان زمانی ندارد، مدت معلوم و مشخصی هم نخواهد داشت.


منابع : 

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، صص 163 تا 164