نفوس آدمیان همه با خمیرمایۀ توحید سرشته شده است. توحید در فطرت هر انسانی است، اما جانها از نظر صفا در یک درجه نیستند و امکان ندارد که مساوی باشند، زیرا مقتضای «نظام احسن» خلقت همین تفاوتهاست. در روایت چنین آمده است:
«النّاسُ مَعادِنُ کَمَعادِنِ الذَّهَبِ والفِضَّۀ» (بحار الانوار، ج۶۱، ص۶۵؛ ج۶۷، ص۱۲۱)؛
«مردم از نظر جوهر وجودی معادنی هستند همانند معدنهای طلا و نقره»، در مسائل اجتماعی هم چنین است. علی صلواةالله علیه میفرماید:
«لایزال الناسُ بخیر ما تفاوتوا فإذا استووا هلکوا» (بحارالانوار، ج۷۴، ص۳۸۵، به نقل از عیون اخبار الرضا و امالی صدوق)؛
«مردم مادامی که در تفاوت و اختلافات اجتماعیاند، در گشایش به سر میبرند و زمانی که با یکدیگر برابر شوند، هلاک میشوند».
البته همۀ نفوس انسانی قابلیت رسیدن به مقام قرب الهی را دارند و اینگونه نیست که نفوس پاک و باصفا در دیگر کمالات خدادادی هم برتر باشند. خداوند همۀ خوبیها را به «همه» داده و میان همه تقسیم کرده است. تنها دربارۀ انبیا و اوصیا میتوان گفت:
«آنچه خوبان همه دارند، تو تنها داری».
به هر حال، صفای جوهره و پاکی نفس در سرعت سیر سالک مؤثر است و این یکی از علل سرعت سیر انبیا و اوصیا است.
دو تذکّر
اول:
صفا یا کدورت نفس پدر و مادر و بلکه اجداد در صفای نفس فرزند نقش دارد چنانچه اعمال و رفتار آنها نیز در صفای نفس فرزند مؤثر است و به همین جهت برای مقاربت زن و شوهر و نیز ایام بارداری مادر در دین دستوراتی وارد شده است. تأثیر وراثت در ایمان و کفر از این آیۀ قرآنی قابل استفاده است:
«وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَی الأرْضِ مِنَ الْکَافِرِینَ دَیارًا * إِنَّکَ إِنْ تَذَرْهُمْ یضِلُّوا عِبَادَکَ وَلا یلِدُوا إِلا فَاجِرًا کَفَّارًا» ( نوح/۲۶ و ۲۷)؛
«نوح گفت: پروردگار من احدی را از کافران بر روی زمین باقی مگذار، چرا که اگر تو آنان را باقی گذاری، بندگانت را گمراه میسازند و جز پلیدکار ناسپاس نزایند».
دوم:
برخی عارفان معتقدند که سیر سادات سریعتر است و این به علت تجلّی جوهرۀ رسول خدا در آنها است. استاد میفرمود: سادات در این راه یک قدم جلوترند.
منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، ص 168