عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

نفوس آدمیان همه با خمیرمایۀ توحید سرشته شده است. توحید در فطرت هر انسانی است، اما جان‌ها از نظر صفا در یک درجه نیستند و امکان ندارد که مساوی باشند، زیرا مقتضای «نظام احسن» خلقت همین تفاوت‌هاست. در روایت چنین آمده است:

«النّاسُ مَعادِنُ کَمَعادِنِ الذَّهَبِ والفِضَّۀ» (بحار الانوار، ج۶۱، ص۶۵؛ ج۶۷، ص۱۲۱)؛

«مردم از نظر جوهر وجودی معادنی هستند همانند معدن‌های طلا و نقره»، در مسائل اجتماعی هم چنین است. علی صلواةالله علیه می‌فرماید:

«لایزال الناسُ بخیر ما تفاوتوا فإذا استووا هلکوا» (بحارالانوار، ج۷۴، ص۳۸۵، به نقل از عیون اخبار الرضا و امالی صدوق)؛

«مردم مادامی که در تفاوت و اختلافات اجتماعی‌اند، در گشایش به سر می‌برند و زمانی که با یکدیگر برابر شوند، هلاک می‌شوند».

البته همۀ نفوس انسانی قابلیت رسیدن به مقام قرب الهی را دارند و این‌گونه نیست که نفوس پاک و باصفا در دیگر کمالات خدادادی هم برتر باشند. خداوند همۀ خوبی‌ها را به «همه» داده و میان همه تقسیم کرده است. تنها دربارۀ انبیا و اوصیا می‌توان گفت:

«آنچه خوبان همه دارند، تو تنها داری».

به هر حال، صفای جوهره و پاکی نفس در سرعت سیر سالک مؤثر است و این یکی از علل سرعت سیر انبیا و اوصیا است.

دو تذکّر

اول:

صفا یا کدورت نفس پدر و مادر و بلکه اجداد در صفای نفس فرزند نقش دارد چنانچه اعمال و رفتار آنها نیز در صفای نفس فرزند مؤثر است و به همین جهت برای مقاربت زن و شوهر و نیز ایام بارداری مادر در دین دستوراتی وارد شده است. تأثیر وراثت در ایمان و کفر از این آیۀ قرآنی قابل استفاده است:

«وَقَالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَی الأرْضِ مِنَ الْکَافِرِینَ دَیارًا * إِنَّکَ إِنْ تَذَرْهُمْ یضِلُّوا عِبَادَکَ وَلا یلِدُوا إِلا فَاجِرًا کَفَّارًا» ( نوح/۲۶ و ۲۷)؛

«نوح گفت: پروردگار من احدی را از کافران بر روی زمین باقی مگذار، چرا که اگر تو آنان را باقی گذاری، بندگانت را گمراه می‌سازند و جز پلیدکار ناسپاس نزایند».

دوم:

برخی عارفان معتقدند که سیر سادات سریع‌تر است و این به علت تجلّی جوهرۀ رسول خدا در آنها است. استاد می‌فرمود: سادات در این راه یک قدم جلوترند.


منابع : 

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، ص 168