عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

گفته‌اند واژۀ انسان از انس اشتقاق یافته است و این نام برای انسان از آن جهت قرار داده شده که آدمی در ذات خود انس به دیگران را می‌یابد و از تنهایی می‌هراسد. اگر شاعر گفته:

دلا خو کن به تنهایی

که از تن‌ها بلا خیزد

به همین جهت است که گوشه‌نشینی خلاف طبیعت اولیه بشر است. فلاسفه گفته‌اند:

انسان مَدنی بالطبع است ( ابن سینا، الاشارات و التنبیهات، ج۳، ص۳۷۲)، یعنی به طور طبیعی به دنبال زندگی اجتماعی و زندگی با دیگران است (مرحوم علامه طباطبایی با این نظر مخالف است. ر.ک: المیزان، ج۱؛ مرتضی مطهری، مقالات فلسفی، ج۲. در شرح نظریه ابن سینا در فلسفة نبوت).

راستی چرا در همۀ زبان‌ها تمام ملّت‌ها این همه از هجران و درد شِکوِه کرده‌اند و نالیده‌اند و در مقابل این همه از شُکوه وصل و شیرینی‌اش دم زده و بدان بالیده‌اند، اما فراق پس از وصال را از مرگ هم سخت‌تر دانسته‌اند.

به علی‌ بن‌ ابی‌طالب علیه السلام الگوی انس و محبت منسوب است:

یقولون إنّ الموتَ صعبٌ علی الفتی

مُفارقۀ الأحباب و اللهِ أصعب (دیوان امام علی علیه السلام)

«گویند مرگ بر جوانمرد سخت است. به خدا که جدایی دوستان سخت‌تر است».

شاعر عرب گفته است و بعضی به امیر مؤمنان صلواه الله علیه نسبت داده‌اند.

وَجدَتُ مصیباتِ الزمان جمیعها

سوی فرقۀ الأحباب هینۀ الخطب

«همۀ مصائب روزگار را جز جدایی دوستان آسان یافتم».

بی‌جهت نیست که امام علی علیه السلام فرمود:

«أعجز الناس من عجز عن اکتساب الإخوان»(نهج‌البلاغه، حکمت ۱۲)؛

«عاجزترین مردم کسی است که از پیدا کردن دوستانی برای خود ناتوان باشد».

و فرمود:

«و أعجز منه مَن ضیَّعَ من ظفر به منهم»(نهج‌البلاغه، حکمت ۱۲)؛

«عاجزتر از او کسی است که دوستان خوب خود را از دست بدهد».

چرا؟ زیرا دوست‌یابی در فطرت و یا غریزۀ بشر نهفته شده است و کسی که نتواند از امور به ودیعت نهاده در سرشت‌اش استفاده کند، بسیار ناتوان است. شاعر عرب سرعت دوست‌یابی را چنین به تصویر کشیده است:

نَظْرَۀ فَابْتِسامَۀ فَسَلامٌ

فَکَلامٌ فَمَوعِدٌ فَلِقاءٌ(شعر از احمد شوقی شاعر معاصر مصری است)

«با یک نگاه و سپس لبخندی و آن‌گاه سلامی، سخن آغاز می‌شود و قرار ملاقات و سپس دیدار صورت می‌پذیرد».

البته «خوب دوست پیدا کردن» و «دوستِ خوب پیدا کردن» در اسلام آیینی دارد که در دین تبیین شده است و از بحث فعلی ما خارج است.

پس آدمی آن‌گاه که دوستی برای خود برمی‌گزیند، به نیاز‌ی از نیازهای فطری خود پاسخ مثبت داده است و اگر دوست او در راه، هدف، شیوه و ... مانند او بیندیشد و عمل کند، بسیار موفّق‌تر خواهد بود.

راه خدا از این قاعدۀ کلی مستثنی نیست. سالک الی الله اگر در پیمودن راه خدا یاران و همراهانی یک‌دل و یک‌هدف داشته باشد، بدون شک راه را بانشاط‌تر، سریع‌تر و عمیق‌تر خواهد پیمود. 

 استاد می‌فرمود: سرّ اینکه در میان همۀ نعمت‌های بهشتی بیش از همه بر روی «حورالعین» و ارتباطات بهشتیان با آنها تاکید شده همین است که هیچ گونه نعمتی برای آدمی شیرین‌تر از نعمت‌هایی که بوی انس می‌دهد، نیست و ارتباط با حورالعین نماد این گونه نعمت‌هاست.


منابع : 

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، صص189 تا 191