از آنچه گفته شد روشن میشود که سالک راه خدا ممکن است همکار، شریک، همدرس، فامیل و ... داشته باشد، اما هیچیک «همسفر» او در راه سلوک نباشند. وظیفۀ سالک راه خدا نسبت به کسانی که همسفر او نیستند، مطابق دستور دین این است که «انصاف» را در حق آنها رعایت دارد؛ یعنی آنچه بر خود میپسندد، بر آنان بپسندد و آنچه برخود نمیپسندد، بر آنان نپسندد و نسبت به همسفران خویش فدوی و جاننثار باشد و هرچه از دستش برآمد، در حقّشان کوتاهی نکند و دائماً خود را مقصّر ببیند.
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم(دیوان حافظ)
از جان طمع بریدن آسان بود و لیکن
از دوستان جانی مشکل توان بریدن(دیوان حافظ)
خداوند متعال در قرآن میفرماید:
«وَتَعَاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَالتَّقْوَی وَلا تَعَاوَنُوا عَلَی الإثْمِ وَالْعُدْوَانِ»(مائده/۲)؛
«بر کار نیک و پرهیزکاری یکدیگر را یاری دهید و بر گناه و تجاوز یکدیگر را کمک نکنید».
و میفرماید:
«وَالْعَصْرِ * إِنَّ الإنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ * إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ» (عصر/۱ـ۳)؛
«قسم به عصر که آدمی در زیان است، مگر مؤمنانی که عمل صالح به جای میآورند و به حق و صبر یکدیگر را سفارش میکنند».
در کتابهای روایی بابی با عنوان «التحابب فی الله و التباغض فی الله» آمده که این عنوان، برگرفته از متن روایات و به معنای «دوستی در راه خدا و دشمنی در راه خدا» است. روایات این باب نشانگر آن است که محبّتهای دستهجمعی در راه خدا بسیار بسیار مفید و کارساز است.
مرحوم عارف کامل حاج شیخ محمد بهاری میفرماید:
«استاد ما رضوان الله تعالی علیه [عارف کامل ملاحسینقلی همدانی;] میفرمودند: «خیلی کار از اتّحاد قلوب ساخته گردد که از متفرّد بر نمیآید و اهتمام تامّی به این مطلب داشتند. همینطور است. همۀ مفاسد زیر سر اختلاف قلوب است»(تذکرة المتقین، ص۸۷)، بیجهت نیست که رسول خدا مجالس دستهجمعی ذکر و توجّه به حق تعالی را «ریاض جنّت» یعنی «باغهای بهشت» نام نهادهاند ( ابن فهد حلّی، عدة الداعی، ص۲۵۳) و دستور دادهاند در آنها وارد شده و بگردید. بینکته نیست که بزرگان راه خدا میفرمایند: «الرفیق ثم الطریق» یعنی «ابتدا رفیق شفیق همسفر پیدا کن و سپس به راه قدم بگذار».
حافظ چه خوش میسراید:
دریغ و درد که تا این زمان ندانستم
که کیمیای سعادت رفیق بود رفیقمنابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، صص 194 تا 196