مرحوم علامه امینی میفرماید: محبت به پروردگار نامحدود است، زیرا علت آن کمال ذاتی و صفاتی خداوند است که نامحدود است. عبارت ایشان این است:
«فالذات الوحید الذی لیتأهل للحبّ اولا و بالذات قبل کل شیء انما هو الله تبارک و تعالی نظراً الی ذاته و صفاته و افعاله ... و مهما لم تک تحدّ تلکم الصفات، صفات الواجب تعالی و لاتقف دون حدّ موصوف، فالحب الذی تستتبعه هی و هو ولیدها و ینبعث هو منها، لابد من ان یکون غیر محدود و لا یتصور فیه قط غلو و ان بلغ ما بلغ اذ الغلّو انما هو التجاوز عن الحد و الخروج عن القیاس المعین المعروف بحدوده و مقادیره، فما لا حدّ له لا غلو فیه و انما یختلف الناس فی مراتب الحبّ لله علی عدد رؤوسهم لاختلافهم فی العلم ببواعثه و ذلک ان الحب المنتزع من بواعثه و موجباته یستتبعه العلم بها و ینشأ و یقدر بقدر الاطلاع علیها و لیس جمیع افراد الفئۀ المسلمۀ فی معرفۀ الله و صفاته علی حدّ سواء، بل لکل امرء منهم نصیب یخصّ به و حظّ لا یشارکه فیه غیره و مبلغ من العلم بذلک لایدانیه احد و لکل فرد شأنٌ یغنیه»(سیرتنا و سنتنا، ص۶ و ۷)؛
«تنها موجودی که پیش از همه و حقیقتا ارزش محبوب واقع شدن را دارد، خداوند است و این به علت ارزش و بلندای ذات و صفات و افعال اوست و چون صفات الهی نامحدود است و همین صفات منشأ تعلّق حبّ است، پس عشق به الله هم باید محدود نباشد و این غلوّ و زیادهروی به حساب نمیآید، زیرا غلو در جایی است که از حدّ و اندازۀ معین تجاوز شود. آنجا که حدّ و اندازهای نیست، غلو و زیادهروی هم معنا ندارد.
مردم در عشق به خدا گوناگونند، زیرا در علت آن تفاوت دارند. علت چیزی جز دانش به اسباب محبّت خدا نیست. محبّت از علتش نشأت میگیرد و چون علم و معرفت به پروردگار یکسان نیست و هر کسی از معرفت الهی بهرهای خاص خود دارد، هر کس از محبت الهی هم نصیبی مخصوص خود دارد».
منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، صص 208 تا 210