عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

جلوه‌های هدایت‌گری پروردگار همان راهنمایان راه خدا و اساتید عرفان و سلوک‌اند.

استاد بر دو گونه است : استاد خاص و استاد عام.

استاد خاص: آن است که به خصوص تصریح به هادی بودن او شده است. استاد خاص همان پیامبر و جانشینان خاص اوست.

استاد عام: آن است که به خصوص مأمور به هدایت نباشد و یکی از مصادیق مفاد کلی این آیه باشد:

«فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» (نحل/۴۳)؛

«اگر نمی‌دانید از آنان که می‌دانند و به یاد دارند، بپرسید». 

اولاً، استاد عام به تبعیت از استاد خاص دستگیری می‌کند و ثانیاً لزوم دستگیری او در جایی است که دسترسی به استاد خاص نداشته باشیم و در زمان توانایی دسترسی به استاد خاص، دستگیری او ضروری نیست، اگرچه اشکالی ندارد و ممکن است. (سیر و سلوک منسوب به بحرالعلوم، صص۱۵۷ و ۱۵۸) ، یعنی چنانکه در زمان حضور ائمۀ معصومین علیهم السلام برخی از فقهای اصحابشان با اجازه و بلکه با دستور آنان در مسند فتوی نشسته و به مردم فتوی می‌دادند، ممکن است بعضی از فقیهان فقه‌الله‌الاکبر از اصحاب امامان علیهم السلام همانند بایزید بسطامی و معروف کرخی ( علامه حلی در شرح تجرید، ص۳۹۶، بایزید را سقای خانۀ امام صادق علیه السلام و معروف را دربان خانة امام رضا علیه السلام معرفی کرده است.) و جابر بن یزید جعفی، به دستگیری سالکان راه خدا مُجاز باشند.


منابع : 

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، صص 227 تا 228