اگر انسانی بر اثر تقوای الهی دارای قلبی سلیم شد و تقوا او را به «فرقان الهی» رساند و با آن نور توانست میان حق و باطل فرق بگذارد، شهادت قلب چنین انسانی، چنانکه گذشت، میتواند کمال را اثبات کند.
شاگردی از شاگردان استاد میگفت:
به ایشان گفتم حدود ۴ ماه است که قلباً از فلانی بریده و دلسردم.
فرمودند: قلبت درست گواهی داده، زیرا او از همان تاریخ، تمرّدی کرده که من هم نسبت به او چنینام و سپس فرمودند «فلانی! قلب تو هیچگونه پارازیت ندارد». حال اگر قلبی پارازیت نداشت، شهادتش مسموع خواهد بود.
اینها همه مثبتات و بایدها بود. اموری مانند: بیاعتنایی و بلکه کماعتنایی به شریعت، غفلت از توحید، اشتغال به لهو، ابتلای به هوای نفس و ... همه از مسقطاتند؛ یعنی به خوبی بر کامل نبودن مبتلایان به آنها دلالت دارند.
منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، ص 241