عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

تجربه نشان داده است که فقط سالکِ بیعت کرده با راهنمای کامل است که به راحتی از کریوه‌های راه می‌گذرد و به مقصد می‌رسد. عرفا در این زمینه داستان‌ها دارند؛ به یکی اشاره می‌کنیم:

 نجم الدین رازی در مرصاد العباد گوید:

«... پس شیخ مرغ‌صفت است باید که مرید را بر پر و بال خود بنهد و مسافت‌های بعید که عمرها به خودی خود قطع نتوانستی کرد، بر شهپر همت شیخ به اندک روزگار قطع کند و در عالمی که طیران نتوانستی کرد، به تبعیت شیخ طیران کند. این ضعیف در خوارزم سالکی دیدم که او را شیخ ابوبکر می‌گفتند. از خراسان از ولایت جام بود و یکی از جمله مجذوبان حق بود. شیخی معین نداشت، اما به تصرّفات جذباتِ حق، مقامات عالی یافته بود و از پسِ عقبات عظیم گذشته بود و قطع مسافت‌ها کرده، با این ضعیف در بیان مقامی از مقامات سخن می‌راند. می‌گفت: بعد از آن که چهل و پنج سال سیر کرده بودم، بدین مقام رسیدم. از صعوبت احوال این مقام دو سال خون شکمم پدید آمد و بسی خون خوردم و جان دادم از راه صورت و معنی تا حق‌ تعالی مرا از این مقام عَبْره داد. این ضعیف با شیخ خود سلطان طریقت و مقتدای حقیقت مجدالدین بغدادی۲ باز گفت، بر لفظ مبارک او رفت که هرگز کس قدر مشایخ نشناسد و حق ایشان نتواند گذارد ‌و ما را مریدان هستند که به دو سال دادِ سلوک این راه از مبتدای طریقت تا نهایت بداده‌اند و چون بدین مقام رسیده‌اند به یک روز یا دو روز از این مقام ایشان را عبور داده‌ایم که چنان عزیزی بعد از مجاهدۀ چهل و پنج ساله و مجذوبی حق، دو سال در این مقام همی ماند و آن همه رنج بیند» (مرصاد العباد، ص۱۳۰ و ۱۳۱).

 

منابع : 

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، صص 243 تا 245