یکی از امور بسیار لازم و ضروری در پیمودن راه خدا «رفیق» است و لذا گفتهاند: «الرفیق ثم الطریق»؛ «ابتدا به فکر رفیق باش و سپس به فکر سفر».
حافظ هم سروده:
(شعر)
دریغ و درد که تا این زمان ندانستم
که کیمیای سعادت رفیق بود رفیق
رفیق، سالک را در گذر کردن از کریوههای سلوک و خطرات راه کمک میکند. تعیین رفیق برای هر سالک نیاز به شناختن نفوس و شاکلهها دارد و کسی جز انسان کامل شاکلهها را نمیشناسد. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم دو بار میان اصحاب «اخوّت» و برادری برقرار ساخت. تشابهها و تفاوتهای نفسانی افراد در این عملکرد رسول خدا صلی الله علیه وآله به خوبی روشن است. عمر با ابوبکر برادر میشود و علی با رسول خدا، ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا.
علاوه بر اینکه اتحاد نفوس همفکر و همراه و همدل در راه خدا بسیار کارساز است و جمع شدن تعدادی سالک همدل جز در زیر لوای راهنمایی کامل حاصل نمیشود.مولی حسینقلی همدانی رحمةالله علیه فرموده است:
«خیلی کار از اتحاد قلوب ساخته است که از متفرد برنمیآید»(تذکرة المتقین، ص۸۷).
اینها ده دلیل بر «ضرورت راهنمای سفر» بود؛ فتلک عشره کاملۀ.منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، صص 257 تا 258