عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

اگرچه در راه خدا گریزی از استاد کامل به عنوان راهنما نیست و اگر چه پس از رسیدن به انسان کامل باید صددرصد در مسیر تربیتی او قرار گرفت و مُلک دل به او سپرد، اما نکتۀ بسیار مهم اینجاست که باید در راه شناختن «کامل» کمال دقت و وسواس را مبذول داشت و تا یقین صددرصد به کمال انسانی پیدا نکرده‌ایم، نباید به او سر بسپاریم؛ اگرچه ملازمت و استفاده ـ نه به عنوان شاگرد و استاد و مرید و مراد ـ ایرادی ندارد.

به تعبیر علامه بحر العلوم رحمه الله باید بدانیم:

«و اما استاد عام شناخته نمی‌شود، مگر به مصاحبت او در خلأ و ملأ و معاشرت باطنیه و ملاحظۀ تمامیت ایمان جوارح و نفس او و زینهار به ظهور خوارق عادات و بیان دقائق و نکات و اظهار خفایای آفاقیه و خبایای انفسیه و تبدّل بعضی از حالات خود به متابعت او فریفته نباید شد، چه اِشراف بر خواطر و اطّلاع بر دقائق و عبور بر ماء و نار و طی زمین و هوا و استحضار از آینده و امثال اینها در مرتبۀ مکاشفه روحیۀ حاصل می‌شود و از این مرحله تا سر منزل مقصود راه بی‌نهایت است»(سیر و سلوک منسوب به بحرالعلوم، ص۱۵۹). 

مرحوم علامه طباطبایی بسیار از این بخش از کتاب سیر و سلوک منسوب به علامه بحرالعلوم لذّت می‌برده و بسیار آن را تکرار می‌کرده و تذکار می‌داده‌اند و حقّا که باید همانند زنگ همواره در گوش طالبان راه حق طنین‌افکن باشد تا خدای نکرده با یک خطای در تطبیق، عمری را هدر ندهند.


منابع : 

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، صص 258 تا 259