عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

ارادت چون شمشیری دولبه است. اگر در جای جایش واقع شود، بسیار نکوست و اگر بی‌جا واقع شود، بسیار مضرّ است. از شرایط حتمی سلوک تسلیم صددرصد نسبت به «راهنمای سفر» است، ولی چون رهزن بسیار و استادنما فراوان است، بزرگان به مسئله حساسیت فوق‌العاده نشان می‌دهند. ظریفی می‌گفت:

«ارادت نوعی افسار خویش به دست غیر دادن است، باید دید آدمی افسار نفس خویش را به دست چه کسی می‌دهد».

در روایت آمده

«مَنْ أَصْغَی إِلَی نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ کَانَ النَّاطِقُ عَنِ اللَّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ کَانَ النَّاطِقُ عَنْ إِبْلِیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِیس»(بحارالانوار، ج۲۶، ص۲۳۹؛ ج۶۹، ص۲۶۴)؛

«کسی که به سخن سخنرانی گوش فرا دهد او را پرستیده است. پس اگر او از خدا بگوید و برای خدا بگوید خدا را پرستیده است و اگر از شیطان و برای شیطان بگوید، شیطان را پرستیده است».

اگر شنیدن سخن سخنوری چنین است، اطاعت محض از دیگری چگونه است؟‌


منابع : 

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، صص 268 تا 269