عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

درست به یاد دارم که در جلسۀ اوّل تشرّف به محضر استاد از ایشان پرسیدم:

چه کتاب سلوکی را مطالعه کنیم تا در تقویت سلوکمان مؤثر باشد؟

فرمود:

قرآن را با توجّه و ترتیل تلاوت کنید؛ از ۱۰۰۰ کتاب سلوکی اثرش بیشتر است.

آری، قرآن نامه‌ای است از آسمان که سراسر نور است و هدایت، لطف است و صفا،درمان است و شفا و اگر مؤمن بتواند با این کتاب تربیت انس بگیرد، سعادتمند خواهد بود. بزرگی گفته است:

«اگر بخواهم با خدا سخن بگویم، نماز می‌خوانم و اگر بخواهم خدا با من سخن بگوید، قرآن می‌خوانم».

برکت قرآن در حدّی است که نگاه به خط او بهجت‌آفرین و تأثیرگذار است و حتی کسانی که عربی نمی‌فهمند، مأمورند آن را تلاوت کنند. استاد به بی‌سوادها دستور می‌داد وضو بگیرند و رو به قبله بنشینند و دست روی خط قرآن بکشند و صلوات بفرستند. استاد می‌فرمود:

«برای کسانی که تجلّی ذاتی رخ می‌دهد غالباً در یکی از این دو حالت است: یا در حال قرائت قرآن و یا در حال توسّل به ساحت اباعبدالله الحسین علیه السلام».

در روایات بر این مطلب تأکید شده که سزاوار نیست روزی بر مؤمن بگذرد و کمتر از ۵۰ آیه قرآن بخواند. استاد به شاگردانشان سه گونه دستور قرائت قرآن می‌دادند:

1 - ۵۰ آیه در هر روز

2 - یک حزب (یک‌ چهارم جزء) در هر روز

3 - یک جزء کامل در هر روز

البته خواندن بیشتر را در حدّی که حال مقتضی بود، اجازه می‌فرمودند و تأکید داشتند هرچه قرآن می‌خوانید، به نیت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلام بخوانید و حتی اگر می‌خواهید کسی مانند روح پدر یا مادر بهره‌مند شود، بخوانید و ثوابش را از طرف آنها به رسول الله صلی الله علیه وآله وسلام هدیه کنید. همچنین به برخی از سالکان دستور می‌دادند که در شب جمعه سورۀ ص را با کیفیتی مخصوص قرائت کنند و یا سورۀ صافات را یک اربعین یا بیشتر به همان کیفیت بخوانند و آن کیفیت را چنین تفسیر می‌فرمودند:

«قاری را غیر و خود را مستمع فرض کنید»

و می‌فرمودند:

«زیاد اتّفاق افتاده که در این حال، سالک قرآن را از صاحبش استماع می‌نماید».

البته به بعضی هم می‌فرمودند همیشه قرآن را با این کیفیت بخوانند. در روایت است که مؤمن در بهشت به مقدار «قرآنی بودنش» رشد و تعالی دارد.

به او می‌گویند:

«اقْرَأْ وَ ارْقَه» یا «اقْرَأْ وَ اصْعَدْ دَرَجَۀ» (کافی، ج۲، ص۶۰۱ و ۶۰۳)؛

«با خواندن قرآن بالا برو». این روایت به تأثیر مستقیم انس با قرآن در سیر الی الله دلالت دارد. قابل ذکر است که در روایت آمده:

«رُبَّ تالی القرآن و القرآنُ یلعَنُهُ» (جامع الاخبار، ص۴۸)؛

«چه بسیارند قاریان قرآنی که قرآن لعنشان می‌کند». پس مراد از انس با قرآن هرگونه انس ظاهری ـ که گاه فقط با نگاه ابزاری به قرآن همراه است ـ نیست، بلکه مراد تلاوت قرآن «آنَاءِ اللَّیلِ» و «أَطْرَاف النَّهَار»(آل عمران/۱۱۳.) با توجّه، دقّت، طهارت و برای صیقل یافتن روح و عمل به دستورات آن است(ر.ک: کافی، ج۲، ص۵۷۳.). 

بعضی جانی‌های تاریخ همانند حجّاج ثقفی و عبدالملک بن مروان از حافظان قرآن بوده‌اند. اینان بدون شک از قاریانِ ملعون قرآن‌اند.


منابع : 

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، صص 295 تا 297