عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

در بعضی راه‌ها و فرقه‌های تصوف در گذشته، نوعی سفر و سیاحت همراه با تفکّر و تجرّد، شرط سلوک به حساب می‌آمده است. در تعلیمات مرحوم مولی حسینقلی همدانی و شاگردانشان، سفر غیرضروری برای سالک، نامطلوب به حساب می‌آید.

استاد می‌فرمود:

«سالک در سفر نه تنها پیش نمی‌رود، بلکه باید پس از مراجعت مدت‌ها تلاش کند تا آنچه را در سفر از دست داده، دو مرتبه تحصیل کند».

روشن است که سفرهای واجب مانند سفر حج و یا مستحب مانند سفر عمره یا عتبات عالیات، استثناست. ولی به دو شرط، اول آنکه سفر، سفر فی السفر باشد یعنی همراه با مراقبه و سیر معنوی و دوم آنکه سفر از «حظوظ نفس» نگردد. گاه سفرهای معنوی تبدیل به «حظّ نفس» و نوعی ارضای تمایلات نفسانی می‌گردد (روح مجرد، ص ۱۸۹ و ص ۶۷۲). البته باید دانست که سفر واجب همچون سفر حج برای شخص مستطیع و سفر برای صلۀ رحم واجب و هر کار واجب دیگری، به هیچ وجه و با هیچ بهانه‌ای نباید ترک یا تأخیر شود.

خلوت گزیده را به تماشا چه حاجت است

چون کوی دوست هست به صحرا چه حاجت است (دیوان حافظ)


منابع : 

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، صص315 تا 316