سالک در حلال و مباح گشادهدستی نمیکند، چه رسد به اینکه گرد مشتبه یا حرام بگردد. سالک جز حلال نمیخورد، جز حلال نمیپوشد، جز در مسکن حلال سکنی نمیگزیند، جز با همسر شرعی مراوده ندارد و ... . سالک میداند که حرام یعنی معصیت و معصیت با طاعت که روح سلوک است، در تنافی است.
از سخن امام حسین سلام الله علیه در سخنرانی روز عاشورا برداشت میشود که حرام خواری میتواند به امامکُشی بینجامد(موسوعۀ کلمات الامام الحسین، ص۴۲۲).
گاه، یک لقمۀ حرام مدتها سالک را از وظایفش محروم میسازد. سالک از مشتبه هم گریزان است و میداند مشتبه دالان ورودی حرام است به تعبیر روایات
«فَمَنْ رَتَعَ حَوْلَ الْحِمَی أَوْشَکَ أَنْ یقَعَ فِیهِ» (وسائل الشیعة، ج۲۷، ص۱۶۷)؛ «هرکس در اطراف غُرقگاه بچرخد، چه بسا در آن وارد میشود».
استاد در پاسخ به پرسش کسی دربارۀ پول مشتبهی فرموده بود: «این پولها خوردن ندارد». البته چنانچه گذشت وسواس هم خوب نیست و سالک نباید اصول مسلّم فقهی مانند «حلیت غذای بازار مسلمانان»، «لزوم حمل کار مسلمان بر وجه صحیح» و ... را نادیده بگیرد و خود را در مشقت بیفکند. بر اساس آنچه گفته شد، سالکی که حقوق واجب شرعی مالی خود را همانند خمس و زکات نپردازد، سالک نیست.
منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، صص 321 تا 322