عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

نفس آدمی بسیار سرکش است:

نفس اژدرهاست او کی مرده است

از غم بی‌آلتی افسرده است(مثنوی مولوی).

راه اصلاح نفس، ریاضت و تمرین است. هر اندازه انسان افسار نفس را رها کند، بیشتر آسیب می‌رساند. سالک باید به قدر توان از لذات نفسانی دوری کند. غذاها و نوشیدنی‌ها را به قصد لذت نخورد، بلکه اگر مقوی و دارای خاصیت‌اند، به نیت تقویت و خاصیتشان بخورد. سالک غذای بی‌خاصیت خوشمزه را کنار می‌نهد و غذای پرخاصیت را ترجیح می‌دهد. سالک و بلکه مؤمن هرگز ذوّاق (کسی که دائماً به فکر ارضای لذّت جنسی با زنان متعدد اگرچه به صورت حلال است) نیست. روایات شیعه در این زمینه تصریح دارد (کافی، ج ۶، ص۵۴. روایت نبوی است). سالک هرگز در پی تجمّلات نیست و ساده‌زیستی را برنامۀ خود ساخته است، چه رسد به چشم و هم‌چشمی که با روح سلوک و بلکه تقوا ناسازگار است.

«هیچ‌گاه نشد که دو کار در برابرم قرار گیرد و یکی از دیگری مشکل‌تر باشد، مگر آن که من آن کار مشکل‌تر در راه خدا را برگزیدم»(کافی، ج۳، ص۲۷. این مطلب از انبیا هم روایت شده است. ر.ک: بحارالانوار، ج۱۲، ص۳۵۳. از اصحاب پیامبر هم روایت شده است. ر.ک: همان، ج۲۲، ص۳۳۰).


منابع : 

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، صص 324 تا 325