سرمایه سالک در پیشگاه حضرت محبوب خاکساری است. اصحاب سلوک را «اهل فقر» و «فقرا» نامیدهاند، چون سالک جز فقر هیچ ندارد.
یکی از شاگردان حضرت استاد نقل میکرد،
در ابتدای ارتباطم به ایشان گفتم: «بعضی رفقایتان دربارهی شما مبالغه میکنند». ایشان فرمودند: «فلانی! من هیچ ندارم و سرتا پا فقیرم. چیزی ندارم که قابل تعریف و مبالغه باشد».
امام سجاد علیه السلام نیز در پیشگاه الهی چنین مینالد:
«وَ أَنَا بَعْدُ أَقَلُّ الْأَقَلِّینَ وَ أَذَلُّ الْأَذَلِّینَ * وَ مِثْلُ الذَّرَّهٔ أَوْ دُونَهَا»(صحیفه سجادیه، دعای چهل و هفتم)؛
«بارالها من پستترین پستترها و کمترین کمترهایم، ذرهای بلکه کمترم».
تا کم نشوی و کمتر از کم نشوی
اندر صف عاشقان تو محرم نشوی (نجمالدین رازی، مرصاد العباد، ص۱۵۷)
اگر سالک بتواند سلاح و سرمایهی خاکساری را در خود حفظ و تقویت کند، از همهی امتحانات راه که گاه بسیار سخت است سرافراز بیرون میآید و این فقر و ذلت او را به فنا که قرهی العین اهل سلوک است، میرساند. از همین رو سالک اهل گریه است، گریهای برخاسته از هجر و شوق و عشق و سوز.
در حالات حضرت یحیی علیه السلام نقل شده که از بس گریسته بود، گونههایش زخم شده بود و مادرش نمدی تهیه کرده، بر گونههای او میبست تا کمتر اذیت شود (بحارالانوار، ج۱۴، ص۱۶۷).
خاکساری سالک افتخار اوست. پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
«الْفَقْرُ فَخْرِی»(بحارالانوار، ج۶۹، ص۴۹، باب ۹۴، فضل الفقر و الفقراء)؛ «فقر و نیاز فخر من است».
امام حسین علیه السلام در دعای عرفه مطابق نقل ابن طاووس در اقبال میفرماید: «إِلَهِی أَنَا الْفَقِیرُ فِی غِنَای فَکَیفَ لَا أَکُونُ فَقِیراً فِی فَقْرِی» (بحارالانوار ج۹۵، ص۲۲۵)؛
«بارالها من در حال بینیازی فقیرم، پس چگونه در حال فقر، فقیر نباشم».
منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، صص 328 تا 329