همانگونه که بینیازی وصف ذاتی خداست و خدا عین غناست، فقر و نیاز هم وصف ذاتی ممکن و مخلوق است و ممکن الوجود عین فقر است. براین اساس نسبت میان غنای واجب و فقر ممکن، نسبت سلب و ایجاب است نه عدم و ملکه (این نکته را از استادم آیتالله جوادی آملی به نقل از مرحوم آقای علی حکیم شنیدم،این نکته را برای استاد علامه طباطبایی نقل کردم و ایشان پذیرفتند»). دقت شود. این نکته میتواند حدّ وسط برهانی بر وحدت شخصی وجود به دست دهد. آری،
سیهرویی ز ممکن در دو عالم
جدا هرگز نشد والله اعلم (شیخ محمود شبستری، گلشن راز)
باید توجه داشت که فقر، از خود ندیدن است، نه نداشتن و فنا، از دست دادن است.منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، ص 330