کارهایی که در توفیق یافتن برای سحرخیزی تاثیر دارد.
امور مؤثر در سحرخیزی
1 - گناه نکردن در روز
معصیت در روز توفیق تهجّد را می گیرد و لذا اگر سالک در محاسبه به گناهی برخورد کرد، حتماً باید به جدّ استغفار کند که مبادا سحرخیزیاش ترک نشود. استاد مطهری از استادشان میرزا علی آقا شیرازی نقل میکنند:
در شب جمعه که شعر خواندن مکروه است، در مجلسی شعر خوانده بودند و آن شب از تهجّد بازمانده بودند.
2 - خواب قیلوله
خوابیدن در ظهر در بیداری شب تأثیر دارد. اصولاً کمتر انسانی میتواند از سحر تا گذشتن پاسی از شب بیدار بماند و خسته نشود. این خستگی چه بسا خواب را بر آدمی غالب میسازد و درمانش خوابیدن مقداری از پیش از ظهر یا پس از ظهر است، نه عصر که خوابیدن مکروه است. البته این خواب نباید زیاد باشد که خود سبب دیر خوابی شب میشود.
3 - کم خوردن شام شب
4 - سبک خوردن شام شب
و از غذاهای سنگین در شب اجتناب کردن
5 - زود خوابیدن در شب
و این عمل سبب موفقیت در بیداری سحر است. خواب آغاز شب رحمانی و خواب آخر شب شیطانی است. امروزه متأسفانه به خاطر نعمت یا نقمت برق، گویا مرز شب و روز از بین رفته و بسیاری از مردم تا دیرهنگام بیدارند و سپس میخوابند و نه تنها از سحرخیزی محروم میشوند که از نماز صبح و یا لااقل از نماز صبح اول وقت محروم میشوند و گاه تا چند ساعت پس از طلوع آفتاب خوابند، دقیقاً برخلاف سیرۀ پیامبر اکرم و ائمه سلام الله علیهم اجمعین. سالک زود میخوابد و در این راه از هیچ کوششی دریغ نمیکند. در سیرۀ رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم آمده است که بلافاصله پس از نماز عشاء که شام مختصری میل میکردند، ( زیرا ترک شام خوردن مکروه است(وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۴۶۶)). «یأْوِی إِلَی فِرَاشِه» (بحارالانوار، ج۷۳، ص۲۰۴)؛ یعنی بلافاصله به رختخواب تشریف میبردند.
6 - با عشق الهی سر بر بالین نهادن
و عشق خدا را بر دل مرور دادن.
7 - با همت و عزم بیداری، خوابیدن.
8 - برای بیدار شدن از ساعت و مانند آن استفاده کردن
استاد میفرمود:
در اوائل سلوک استفاه از ساعت بلااشکال است، ولی بعد باید سالک با عشق بیدار شود.
9 - پس از بیداری بلافاصله رختخواب را ترک کردن و آن را جمع نمودن و شرایط را عوض کردن
مثلاً دوش گرفتن، چای یا میوه تناول کردن، مقداری در هوای آزاد قدم زدن، بخشی از خانه را روشن کردن و ... .
10 - اگر نماز شب قضا شد، حتماً قضای آن را بجا آوردن
حضرت آیتالله بهجت میفرمود:
«راه توفیق نماز شب، خواندن قضای آن در صورت قضا شدن است».
باری، حافظ شیرازی گوید:
دلا بـسوز که سـوز تـو کـارهـا بـکنـد
نیـاز نیمشبی دفع صد بـلا بـکند
تو با خدای خود انداز کار و دل خوشدار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند
آری، سحرخیزی آدمی را تا آنجا پیش میبرد که تمنا میکند:
من این امید ببینم به خود که نیمشبی
به جای اشک روان در کنار من باشی(دیوان حافظ)
و تا آنجا که به صراحت اعلام میدارد:
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند
بیخود از شعشعۀ جلوۀ ذاتم کردند
باده از جام تجلّی صفاتم دادند(دیوان حافظ)
این نکته در پایان گفتنی است که سحرخیزی حتی اگر سالک نماز شب هم نخواند (به هر جهت) مطلوب است و نماز شب اگرچه هنوز شبانگاه، وقت سحر هم فرا نرسیده باشد، مطلوب است، ولی بهترین نوعِ تهجّد، سحرخیزی همراه با اقامه نافلۀ شب است.
منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، صص 336 تا 338