عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عزلت یا دوری جستن از کسانی که مقصد اعلایشان خداوند نیست. عزلت یعنی همراه نشدن با اهل دنیا و کسانی که به ماسوی الله دل بسته‌اند. از امام رضا علیه السلام پرسیدند:

مردمان پست چه کسانی هستند؟ فرمود: «هرکس چیزی داشته باشد که او را از خدا بازدارد». متن روایت این است:

«سُئِلَ عَنِ السَّفلَة فَقَالَ مَنْ کَانَ لَهُ شَیءٌ یلْهِیهِ عَنِ اللَّهِ» (بحارالانوار،ج۷۵، ص۳۳۵)

پس عزلت یعنی دوری از انسان‌های پست و دون همّت که به چیزی غیر حق دل بسته‌اند اگرچه آن چیز حور و قصور باشد. به قول صدرالدین دزفولی:

خدایا زاهد از تو حور می‌خواهد قصورش بین

به جنّت از درت بگریزد او یا رب شعورش بین

در بحث "هم‌سفر سفر" درباره‌ی کیفیت تعامل سالک با دیگران و معنای صحیح عزلت به تفصیل سخن گفتیم و بدین دلیل اینجا به بحث "خلوت" می‌پردازیم.

خلوت دو گونه است، عام و خاص.

خلوت عام عبارت است از کناره‌گیری از غیر اهل الله به‌خصوص از غیر فرهیختگان و این همان معنای عزلت است که گذشت. خلوت خاص عبارت است از دوری جستن از دیگران در حال عبادت و ذکر است. استاد می‌فرمود:

«خوب است سالک در خانه‌اش اتاقکی را برای ذکر بسازد و در نظر بگیرد».

شرایط این اتاق این است:

۱ - کوچک باشد یعنی در حدّ گنجایش سالک باشد.

۲ - یک در بیشتر نداشته باشد و پنجره نیز نداشته باشد.

۳ - ساده و دور از تجمّلات باشد.

۴ - حتی آجر و گچ و آهن و سقفش پاک باشد.

۵ - معطّر باشد و در آن از بُخُورات و به خصوص کُندر در هنگام ذکر استفاده شود. استاد می‌فرمود:

«دود کردن عود و کُندر در هنگام ذکر در دفع ارواح خبیثه و تلطیف جوّ مؤثّر است» و می‌فرمود:

«کندر اثرش از عود بیشتر است».

۶ - در جایی ساخته شود که از ازدحام و سروصدا به دور باشد.

۷ - کف آن خاک یا حصیر باشد و از فرش کردن با فرشهای خوش‌نشین اجتناب شود.

در روایات بر وجود مصلّی (نمازخانه) در خانه تأکید شده است؛ جایی که دائماً سجاده پهن است و به نماز و عبادت اختصاص دارد. رسول الله و فاطمه زهرا و همه‌ی ائمه: در خانه مصلی داشته‌اند. و مستحّب است انسان با مصلی همچون مسجد رفتار کند. خانواده‌ی شهید مطهری گفته‌اند: ما پس از شهادت آن عزیز از مصلای ایشان برکت‌هایی فراوان حتی شفای مریض، دیده‌ایم.


منابع :

  • سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیت‌الله علی رضائی تهرانی، صص ۳۴۰ تا ۳۴۱