پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
«الْمُؤْمِنُ کَیّس» (بحارالانوار، ج۶۴، ص۳۰۷)؛ «مؤمن زرنگ است».
استاد میفرمود:
«سالک باید زرنگ باشد؛ مواقع و مواضع را تشخیص دهد و عمر خود را ضایع نکند».
اگر مؤمن زرنگ باشد، حتی خوابش، بیداری و استفادۀ صحیح بردن از عمر است.
علی مرتضی صلواةالله علیه فرمود:
«حَبَّذَا نَوْمُ الْأَکْیاسِ وَ إِفْطَارُهُمْ» (نهجالبلاغه، حکمت ۱۴۵)؛ «خوشا خواب زیرکان و خوشا افطارشان».
بعضی از موارد کیاست که در روایات بدان اشاره شده از این قرار است:
1 - پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
«إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَا یلْدَغُ مِنْ جُحْرٍ مَرَّتَینِ» (بحارالانوار، ج۱۹، ص۳۴۵)؛ «مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده نمیشود».
شاعر گفته است:
من جرَّب المُجرَّبحَلَّتْ بِهِ النَّدَامَۀ
«هرکس تجربه شده را دوباره بیازماید، پشیمانی گریبانگیرش میشود».
2 - امیرمؤمنان علیه السلام فرمود:
«کُنْ فِی الْفِتْنَۀ کَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَیرْکَب وَ لَا ضَرْعٌ فَیحْلَب» (نهجالبلاغه، حکمت ۱)؛ «به هنگام بروز فتنه چون شتربچّه باش که نه پشتی استوار دارد که بر آن سوار توان شد و نه پستانی که از آن شیر توان دوشید».
فتنه یعنی کاری که صلاح و فسادش به خوبی روشن نیست و امکان سوء استفاده از شخص در آن وجود دارد.
3 - در روایت است: «مؤمن در هر امری که میخواهد وارد شود، ابتدا مینگرد که آیا این کار گریزگاه دارد یا نه.» یعنی اگر کاری راه گریز نداشت، ورود به آن شایسته نیست.
4 - پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:
«اعْلَم الناس من جَمَع عِلمَ الناس الی عِلمِه» (امالی صدوق، ص۲۰) ؛ «داناترین مردم کسی است که دانش مردم را به دانش خویش ضمیمه کند».
مراد این است که انسان باید اهل مشورت باشد و با مشورت بر علم و تجربه خود بیفزاید.
5 - امیرمؤمنان علیه السلام فرمود:
«إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ جَعَلَ الطَّاعَۀ غَنِیمَۀ الْأَکْیاسِ عِنْدَ تَفْرِیطِ الْعَجَزَۀ» (نهجالبلاغه، حکمت ۳۳۱)؛ «خداوند سبحان طاعت خود را غنیمت زیرکان قرار داد، آن گاه که ناتوانان در این راستا کوتاهی کردند».
6 - در آیات و روایات بر این مطلب تصریح شده که: «اگر نیت کار خیری کردید، بشتابید که شیطان شما را منصرف نکند». گفتهاند:
«خیر الخیر ما کان عاجله»؛ «بهترین کار خیر آن است که زود انجام شود».
«مسارعت» خود یکی از توشههای راه خداست که توضیح خواهیم داد.منابع :
- سیر و سلوک (طرحی نو در عرفان عملی شیعی)، آیتالله علی رضائی تهرانی، صص 351 تا 352