اگر ذات وجود را طورى اعتبار کنیم که اسماء و صفات در او مستهلک باشند این معنى را مقام احدیت گویند و اگر ذات را با اسماء و صفات به طور تفصیل اعتبار کنیم مقام واحدیت گویند. مقام اسماء و صفات نیز مىنامند.
احدیت و واحدیت به این معنا مصطلح عرفاست اما حکما که احد و واحد مىگویند یعنى سلسله موجودات عالم را به براهین عقلیه، طرفى است و آن طرف واجب الوجود است.
سپس در رفع شبهه ثنویت برهان اقامه مىکنند که این طرف یکى بیش نیست، یعنى واحد است.
سپس حرفى بالاتر و مطلبى دقیقتر عنوان مىکنند که این واحد مرکب نیست بلکه بسیط الحقیقه است و از این معنى که شیء واحد بسیط الحقیقه هم باشد، تعبیر به احد مىشود.
«واحد» یعنى یکى و «احد» یعنى یکتا. واحد با مرکب مىسازد به خلاف احد.
مرحوم حاجى سبزوارى مىفرماید: کما هو الواحد انّه الأحد
منابع :
ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، علامه حسن زاده آملی، ص: 16