طبیعت کلیه در اصطلاح حکما امرى است جسمانى که در عناصر و دیگر أجسام سفلى و اجرام علوى سارى است که با ماده قرین است. مثلا مىگوییم طبیعت جسم، طبیعت آب، طبیعت خاک و هکذا. که مرجع و مآل طبیعت به این معنى امرى است جسمانى. به تعبیر دیگر: این طبیعت از قواى نفس کلى است که در أجسام طبیعى (سفلیات) و در اجرام علوى سارى است. خلاصه در عناصر و فاعل صور عناصر یعنى حقایق آنها که منطبع در مواد هیولانى آنهاست سارى مىباشد.
اما طبیعت در مشرب ارباب کشف و اصحاب عرفان اشاره به حقیقت إلهیه به نام صادر اوّل است که فعّال جمیع صور مىباشد. و این حقیقت فعاله الهیه به باطنش فاعل صور اسمائى است، و به ظاهرش که طبیعت کلیه است فاعل صورتهاى دیگرى جز صور اسمائى. این طبیعت کلیه به مشرب ارباب کشف، مبدأ فعل و انفعال در همه جواهر است و قابل جمیع تأثیرات اسمائیه است پس این جمعیت الهیه جمیع قوابل عالم را از اعلى و اسفل یعنى از عالم روحانى و جسمانى داراست. زیرا طبیعت کلیه را که محیط است به عالم روحانى و جسمانى، در بر دارد.
منابع :
ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، علامه حسن زاده آملی، ص: 17