عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

گاهی در جریان حمل صفتی بر یک موضوع ، موضوع در حقیقت به محمول متصف می شود ، اما علت اتصاف محمول به موضوع امری غیر از موضوع است.

برای مثال وقتی می گوئیم درخت موجود است، حمل موجودیت بر موضوع یعنی وجود درخت بطور حقیقی انجام می پذیرد و موضوع به واقع این حکم را می پذیرد و به تعبیری مصداق بالذات محمول است اما این اتصاف علتی جز وجود درخت داردکه همان علت ایجادی درخت است و واسطه اتصاف حکم موجودیت بر وجود درخت است. این واسطه -که غیر از موضوع است- را حیثیت تعلیلی اتصاف محمول به موضوع می نامند.

به عبارت دیگر در گزارة درخت موجود است ، آنچه سبب می‌شود وجود درخت تحقق خارجی یابد و به وجود و تحقق متصف شود، علتِ اوست.‌ علت، افاضة وجود می‌کند، و معلول، که وجودِ درخت است تحقق می‌یابد. در اصطلاح فیلسوفان، این نوع تحقق را، تحقق با حیثیت تعلیلیة علت یا با واسطه در ثبوت علت می‌گویند؛ زیرا علت واسطة ثبوت خارجی وجود درخت شده است.

برخی برای تقریب به ذهن از مثال های عرفی نیز استفاده کرده اند که سودمند است مانند این که در نظر بگیرید آبی که در حال گرم شدن بر روی آتش است، در این فرآیند گرم می شود و وصف گرما را به خود می پذیرد ، اما علت گرم شدن چیزی غیر از آب یعنی آتش است. در اینجا آتش ، حیثیت تعلیلی برای گرم شدن آب است.

استاد آشتیانی در تعریف حیثیت تعلیلی چنین نگاشته اند:

حیثیت تعلیلیه، امرى خارج از ذات موضوع است، مثل وجود واجبى نسبت باشیاء. باین معنى که ما در انتزاع وجود و موجود از وجود امکانى باید اول علت آن را که مقوم و حقیقت وجود امکانى باشد، ملاحظه نمائیم.


منابع :

  • یزدان پناه – سید یدالله، مبانی و اصول عرفان نظری، صص 169تا 170
  • امینی نژاد – علی، حکمت عرفانی، صص 151تا 152
  • آشتیانی  سید جلال الدین، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، ص 166