عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

عرفان شیعی

عرفان اسلامی در بستر تشیع

در آدم علم و در ملائکه عرض و انباء چرا؟ نکته‌‏اش این است که آن اسماء ذوى العقولند چنانکه ضمائر ذوى العقول مانند ضمیر هم در چند جا و هؤلاء شاهدند. علاوه بر اینکه چنانکه گفته شد تعلیم ألفاظ دانستن لغت است، نه حقایق أشیاء. نکته‌‏اش این است که آدم مخلوق ساخته یدین الهى است که فرمود: ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَ‏ (ص: 75) که خلق به یدین عبارت از اتّصاف انسان به صفات جمالى و جلالی است و این جمعیت را ملائکه ندارند، زیرا وحدانى الصفاتند. زیرا در جبلتشان خلط و ترکیب نیست. از این روى هر صنف از آنها فاعل فعل واحد است که راکعشان همیشه راکع است و ساجدشان همیشه ساجد و قائمشان همیشه قائم چنانکه حق جلّ و علا درباره آنها حکایت فرمود: وَ ما مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقامٌ مَعْلُومٌ‏ (صافات:164). یکى از خطبه‏‌هاى اوایل نهج البلاغه راجع به أصناف ملائکه در این باره بسیار صریح و آشکار است و بیان حضرت در ترتیب اصنافشان خیلى روشن. از این روى آنان را با یک دیگر تنافس و تباغض نیست بلکه مثالشان مثال حواس است که بصر در عین دیدن مزاحم سمع در عین شنیدنش نیست و در همان حال شامه در عین بوییدنش و آن دو مزاحم شامه نیستند که لا جرم بر طاعت مجبولند و مجال معصیت در حقشان نیست. لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ‏ (تحریم: 6). جاى دیگر قرآن مى‌‏فرماید: یُسَبِّحُونَ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ لا یَفْتُرُونَ‏ (انبیا: 20) (مثل خورشید که پیوسته نور مى‌‏دهد و فتور و قصورى به او دست نمى‏‌دهد و ضعف و نکس بر او راه پیدا نمى‌‎‏کند) چه هر صنفى از آنها مظهر اسم واحدى از اسماء الهیه هستند و از آن تجاوز نمى‌‏کنند.

مثلا چون شمس که مظهر نور و منیر است و از آن تجاوز نمى‌‏کند پس آدم به معرفت کامله و مظهریت شامله‌‏اش که جامع جمیع اسماء جمالى و جلالی به استثناء اسماء مستأثره است بر ایشان فایق آمد و برتر شد، زیرا ما دون به ما فوق سجده مى‌‏کند که العالی لا ینظر إلى الدانی و حق جلّ و علا فرمود: وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِکَه اسْجُدُوا لِآدَمَ.

تبصره: چنانکه در پیش شیخ رحمه اللّه علیه فرموده بودند که این ملائکه همه ملائکه ما وراء طبیعت نیستند و ما گفتیم که عالین از خود قرآن استفاده مى‌‏شود مأمور به امرى نمى‌‏شوند و نهى بدانها روى نمى‌‏آورد و روایاتی هم در ضمن این آیه‏ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ‏ کُنْتَ مِنَ الْعالِینَ‏ (ص: 75) آمده است. مرحوم فیض در تفسیر شریف صافى از عیاشى از حضرت امام بحق ناطق جعفر بن محمد الصادق سلام اللّه علیه نقل فرمود: که «انهم کانوا عصابه من الملائکه و لم یکن جمیعهم».


منابع : 

  • ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، علامه حسن زاده آملی، صص: 51 و 52